کشاورزی
تالاب هور مزرعه
هور مزرعه بین دو رودخانه دز و کرخه ( در جنوب دزفول) قرار گرفته است و بخشی از آب رودخانه شاوور به آن می ریزد. آب هور مزرعه در فعالیت های کشاورزی ساکنین محل ( عشایر مزرعه و تنیس ) نقش مهمی دارد و نوعی برنج محلی ؛ معروف به برنج حویزه در حاشیه کمربندی این هور کشت می شود. رودخانه های مهم جلگه خوزستان رودخانه های کارون ، دز ، کرخه و جراحی هستند. این رودخانه ها از سلسله رودهای زاگرس سرچشمه می گیرند و راه های پر پیچ و خم طولانی در استانهای اطراف جلگه خوزستان همچون چهارمحال و بختیاری ، ایلام ، لرستان، کهگیلویه و بویر احمد را سپری می کنند تا به جلگه خوزستان وارد شوند . در روزگاران خوش قبل از بحران کنونی محیط زیست، که در حدود دو دهه است که شروع شده است و این روزها در اوج خود بسر می برد، این رودخانه ها با جریان پرآبشان علاوه بر تأمین آب شرب مناسب و آب مصارف کشاوزی ، منبع اصلی و شریان حیات تالابهای جلگه خوزستان محسوب می شوند. در جلگه خوزستان پایین بودن سطح زمین نسبت به سطح دریا سبب شده است تا از روزگاران قدیم آبهای رودخانه های اقلیم احواز در مناطقی وسیع جمع شود و هور العظیم ، هور الفلاحیه ، هور مزرعه و تالاب شیمبار را بوجود آورد.
باغ سنگی کرمان
باغ سنگی در ۴۰ کیلومتری سیرجان به سمت بافت در استان کرمان واقع است خالق این اثر که بیشتر جنبه هنری دارد، پیرمردی کر و لال بوده که دیگر در قید حیات نیست. باغ سنگی در نزدیکی دهستان بلورد واقع در روستای میاندوآب و در فاصله ۴۰ کیلومتری جنوب شرقی سیرجان قرار دارد و به دست فردی کر ولال به نام درویش خان گنگ اسفندیارپور که به کشاورزی اشتغال داشته، ساخته شده است. وی که یکی از زمینداران سیرجان بود؛ چند سال بعد از انجام اصلاحات ارضی، در سال ۱۳۴۰ که بسیاری از زمینهایش را از دست داد، به نشانه اعتراض درختهای باغش را که همه آنها خشک شده بود با آویزان کردن سنگ زینت بخشید.باغ سنگی یکی از جاذبههای دیدنی استان کرمان و شهر سیرجان است که مردم زیادی از آن دیدن میکنند.
درویش خان اسفندیارپور کشاورز در آن دوران نه تنها مکنت حاصل از کشاورزی مکانیزه و خودکفایی برایش به ارمغان نیامد، بلکه به سبب ضربههایی که از برخوردهای دولتی بر روح و روانش وارد شده بود به کوه و صحرا زد و مجنونی پیشه کرد. درویش خان در سال ۱۳۵۵ در فیلم «باغ سنگی» ساخته پرویز کیمیاوی بازی کرد که در جشنوارههای داخلی و خارجی بسیاری به نمایش درآمد. در این فیلم درویش خان، مردی ناشنوا و خانوادهاش از طریق شبانی در صحرا زندگی میکنند. روزی درویش خان در صحرا میآرامد و خوابنما میشود. پس از بیدار شدن تخته سنگ عجیبی را زیر سر خود می بیند و آن را به خانه میبرد و به درختی میآویزد. وی روزهای بعد، قطعه سنگهای دیگری مییابد. با سیمهای تلگراف، سنگها را به درختهای اطراف چادرش آویزان میکند. به زودی باغی از سنگ در اطراف چادر برپا میشود.مردم از روستاهای دور و نزدیک برای تماشا و تبرک و بستن دخیل به باغ سنگی میآیند. همسر درویش خان از مردم در ازای آمدن به باغ سنگی پول و هدیه مطالبه میکند و با طمع ورزیهایش زندگی درویش خان را برمیآشوبد. درویش خان پس از ۹۰ سال زندگی در ۱۹ فروردین سال ۱۳۸۶ درگذشت و پیکرش در محل باغ سنگی بلورد سیرجان به خاک سپرده شد.