گردشگری
شهری که بسیاری از مردمش نام آن را نمیدانند
چند دهه است که هر دو بافت در کنار همدیگر در این قاب نشستهاند، گاه بافت قدیم به حریم بافت جدید تجاوز میکند؛ اما بیشتر، این بافت جدید است که هرروزه از مرزهای گذشتهاش پا فراتر مینهد و خاطر آسوده تمدنی خاموش را پریشان میکند. با وجود اینکه این دو بافت قدیم و جدید شانه به شانه هم حرکت میکنند اما بهنظر میرسد مردم ساکن در بافت جدید نمیدانند که مردمانی که قرنها پیش از آنها در خاکی که اینک آنها میزیند چه زندگی شکوهمندی داشتهاند. محمد موسوی، فردی ۶۳ ساله ساکن این شهر است. بیشترین مطلبی که وی از شهرش میداند مربوط به تاسیس شهر جدید دهدشت در دهه ۴۰ شمسی بر ویرانههای بلاد شاپور است. او میگوید: در سال ۱۳۴۲ فردی به نام سرهنگ علیزاده که فرماندار استان تازه تاسیس کهگیلویه و بویراحمد بود این شهر را بنیاد نهاد. به گفته وی در روز پایهگذاری شهر، برخی کدخدایان محلی، سرمایهداران بهبهانی، مردم و سرهنگ علیزاده فرماندار نظامی کهگیلویه و بویراحمد در آن حضور داشتند. او بیان میکند: از این دست ساختمانهای گچی قدیمی در روستاهای اطراف نیز زیاد است و در گذشته، عشایر از آنها برای نگهداری دامهای خود استفاده میکردند و معمولا به خانههای گبری معروف است. گبر، یک اصطلاح پارسی میانه بهمعنای زرتشتی است.
دهدشت، مرکز فرهنگی استان : بهروز نیک اقبالی، کارشناس میراث فرهنگی صنایعدستی و گردشگری استان نیز در اینباره میگوید: در روستاهای اطراف شهرستان کهگیلویه ساختمانها و دهکدههایی وجود دارد که مربوط به دورههای گوناگون تاریخی ازجمله صفویه است. مدیرکل میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری استان راهحل به یادماندن تاریخ گذشته این شهر را اختصاص عنوان مرکز فرهنگی استان به آن میداند و میگوید: اگر مسئولان همکاری کنند و چنین عنوانی برای آن در نظر گرفته شود این شهر آوازه گذشته خود را بیش از پیش بهدست میآورد. علیرضا ایزدی درباره برنامههای سازمان میراث فرهنگی درباره مرمت این شهر تاریخی میگوید: ۱۳میلیارد ریال در سال مالی ۱۳۹۱به مرمت و بازسازی بافت تاریخی دهدشت اختصاص یافت. به گفته وی، با این اعتبار کار مرمت و بازسازی کاروانسرا، حمام کهیار و حمام ضلع شرقی، مسجد مورک و کاوش مسجد چهل ستون، مسجدجامع و امامزاده شفیعالله انجام خواهد شد. برخی از مردم در خانههای نیمه مخروبه بافت قدیم، ساختمانهای تاریخی را به طویله جانوران اختصاص داده بودند و خودسرانه در بافت قدیم برای خود خانه ساخته بودند.
تغییر کاربری بافت تاریخی : با وجود این تلاشها که مدیرکل میراث فرهنگی از آنها سخن میگوید، همواره بیتوجهی به این شهر تاریخی که برخی از آن بهعنوان خواهرخوانده اصفهان صفویه یاد میکنند مورد انتقاد برخی علاقهمندان میراث فرهنگی بوده است. در همین رابطه اسحاق آقایی، یکی از هنرمندان عکاس استان که عکسهای بسیاری از بافت تاریخی این شهر تهیه کرده است، میگوید: سالها بیتوجهی به این بخش از استان موجب ویرانی بخش اعظم آن شده است، علاوه بر آنکه قسمتهای باقیمانده نیز بهخوبی نگهداری نمیشود. وی اضافه میکند: بهعنوان نمونه میدانهای بزرگ باستانی آن توسط کودکان محله به مکانی برای فوتبال بازیکردن تبدیل شده است و بخشهایی از آن نیز بهصورت جای امنی برای معتادان درآمده، علاوه بر آنکه این شهر تاریخی به مکانی برای چرای گوسفندان نیز تبدیل شده است. ساسان، نوجوان ۱۳سالهای که در زمین خاکی شهری که در دوره ساسانی بنیانگذاری شده است، بازی میکند، میگوید: تا یاد دارم اینجا جای بازی ما بوده است، چون جای بهتری برای بازی کردن نداریم.
دیدار با قدمگاه خضر نبی(ع)
از پایین که نگاه کنید، کوه چندان مرتفع به نظر نمی رسد اما برای رسیدن به مسجد و قدمگاه باید از بیش از ۳۰۰ پله بالا بروید که یکی از زائران آن را نذر کرده و ساخته است. کوه خضر حد فاصل قم و جمکران قرار دارد و حدود سه کلیومتر با جمکران فاصله دارد. روایت می شود که: «این محل مامن بزرگانی مثل ملا صدرا فیلسوف و حکیم متاله و مرحوم شیخ مرتضی زاهدقمی برادر حاج شیخ عباس قمی خاتم المحدثین(ره) بوده است، و در این اواخر مخصوصا مرحوم حاج شیخ جعفر مجتهدی که از علاقه مندان جدی به این مسجد بودند فراوان در آنجا ماوا می گرفتند، و می توان گفت ایشان آخرین چله نشین این مسجد مقدس بودند.»
طولانی ترین پل تاریخی ایران
این پل که به پل کول هم معروف است درست در ۵۰ کیلومتری غرب شهر بندرعباس در۲۰ کیلومتری غرب مغ احمد بر روی رودخانه کول قرار گرفته و بر خلاف پلهای دیگر دوره صفویه که آجری هستند، از سنگ های بدون شکل ساخته شده است. اگر گذارتان به این پل بیفتد، دهانه های بسیار زیادی را در آن می بینید که توصیه می کنیم یک صبح تا ظهر برای شمردن آنها وقت نگذارید! کسانی که قبل از شما این دهانه ها را شمرده اند تعداد آنها را ۲۳۳ دهانه اعلام کرده اند که ۳۳ دهانه آن سالم و بیش از ۲۰۰ متر آن قابل احیاء است. شاید برایتان جالب باشد که بدانید در میان دهانه های این پل چشمه تاقهایی در دو طبقه تعبیه شده و بنای این پل را تبدیل به یکی از عالیترین طرحهای پلسازی ایران قدیم کرده است.
غار چله خانه
به فاصله ۲۷ کیلومتری شهر برازجان و در شمال آن روستا/ شهر سعدآباد قرار گرفته است. ۷ کیلومتر بعد از سعدآباد، روستای زیرِآب قرار دارد که رودخانه دائمی شاپور در غرب آن از داخل تنگهای با دیواههای عمودی و مسیری به طول بیش از یک کیلومتر درون دیوارههای صخره جاری است. صخرههای این مسیر، دیوارهایی به ارتفاع ۲۰۰ متر دارند. در روزگاران گذشته شهر باستانی تَوَج در این مکان قرار داشته است که آثار خرابههای آن به خوبی دیده میشود. احتمالاً مردم شهر توج زمانی که در تنگنای حمله مهاجمین قرار میگرفتهاند، از دژصخره چله خانه برای دفاع از خود استفاده میکردهاند، این غارهای دفاعی بر روی دیواره عمودی ساحل غرب رودخانه، به فاصله حدود ۵۰ متری از کف، درون سنگهایی از جنس ماسه سنگ و رُسِ متراکم ساخته شدهاند. این دژصخره در زمان آبادانی و پیش از فروریزی بخش بیرونی آن بر اثر فرسایش، دارای ۴۰ اتاق بوده است (چهل خانه) که این نام به مرور و برای آسان گویی درگرگون شده و به چله خانه تبدیل شده است. آب مورد نیاز ساکنان از راه چاه و کانال انتهای آن، که به رود شاپور متصل بوده، تأمین میشده است.
ساختمان : چله خانه دارای سه آشکوب است. آشکوب نخست ۹ دهانه آشکوب دوم ۷ دهانه، و آشکوب سوم یا بالایی دارای ۴ دهانه است. پشت دهانهها اتاقهایی با طول و عرض مختلف وجود دارند. بعضی از اتاقهای وسیع ستونی در مرکز اتاق دارند، بعضی اتاقها دارای تاقچهاند، و همه آنها محلهایی برای قرار دادن پیه سوز جهت روشنایی دارند. اتاقهای هر طبقه از طریق ایوانی باریک که جلو اتاقها قرار داشته به هم راه پیدا میکردهاند و طبقات به وسیله نردبان یا طناب به هم مرتبط میشدهاند. در جلوی دهانههای بیرونی ایوانهایی دیده میشوند، اینها باقی مانده اتاقهایی هستند که بخش جلویی آنها ریزش کرده و باقی مانده آنها به شکل ایوان درآمده است. اتاقهای نوزده گانه دارای حدود ۵۰۰ متر مربع مساحت اند که در مواقع تنگنا بیش از ۲۰۰۰ نفر پناهجو را در خود جای میدادهاند. البته سه مجموعه غار دفاعی دیگر در پایین دست و در ساحل شاپور وجود دارند که هیچ کدام به اهمیت چله خانه نیستند. در زمان دایر بودن دژصخره و پناه گیری مردم در آن، آب مورد نیاز پناهجویان با بهره گیری از چاهی که تا کف رودخانه ادامه داشته، تأمین میشده است. به علت قرار گرفتن دژ در کنار رودخانهای دائمی و پرآب و در نتیجه دسترسی به آب فراوان، در هیچ یک از بخشهای آن آب انبار وجود ندارد.
مسجد ملا احمد قیامتى
پس از انتقال آب کوه آبیدر و مجموعه رشته قنات های پیرامون آن به مسجد دارالاحسان، خانه آصف و مسجد والی و امتداد یافتن این آبرسانی به بازار آصف سنندج و پایان مراحل ساخت این بازار طی چند نوبت، کم کم اهالی بازار و معتمدین شهر تصمیم به احداث مسجدی در قلب بازار و مجاور میدان اصلی شهر گرفتند. و به این ترتیب با همت جمعی و با مدیریت داماد مرحوم حاج شیخ شکراله شهبازی از عارفان و مشاهیر زبده سنندج، همت ساخت این مسجد در ضلع غربى بازار سنندج، کنار ورودى غربى بازار سرانجام در دوره صفویه به نتیجه رسید. و بنام مسجد ملا احمد قیامتى شهرت پیدا کرد. بر اساس شواهد عینی از عناصر معماری مربوط به اواخر دوره صفویه است که در دوره قاجار نیز بازسازی و تغییر در الحاقات آن به وجود آمده است و اسکلت سازه نیز همچنان پابرجا و دارای ابهت خاص و ویژگی معماری منحصر به فرد است. مسجد ملا احمد قیامتى به سبک شبستانى و در یک طبقه ساخته شده. و در مجاورت آن یک واحد مسکونی جهت اقامت پیش نماز و خادم پیش بینی گردیده. دیوار چینی حیاط مسجد بوسیله خشت و آجر انجام شده است. وسط حیاط به سبک معماری بومی مناطق کردنشین حوض آبی قرار گرفته، با یک آب نمای سنگی. در ضلع شمالی آن سکوی کوتاهی همراه با جایگاه وضو گرفتن احداث شده، شایان ذکر است کماکان آب حوض از سیستم آبرسانی قنات آبیدر تغذیه می شود. مصالح عمده به کار رفته در بنای مسجد ملا احمد قیامتى سنگ، آجر، خشت و چوب است که غالبا از اطراف سنندج تامین می شده. هر چند پاره ای از نقاط مسجد طی این سالها مورد مرمت و بازسازی مجدد قرار گرفته است. پیش از ورود به صحن اصلی مسجد ایوان ستون داری تعبیه شده که به حیاط و مسجد چشم انداز دل نشینی دارد و از آن جهت اقامه نماز در ایام غیر شرعی مسجد استفاده می شود. همچنین از این ایوان پنجره هایی نیز به صحن اصلی مسجد ملا احمد قیامتی راه دارد. در طرفین ایوان و صحن اصلی دو راهرو تعبیه شده، که به بام مسجد راه پیدا می کند. صحن مسجد با دیوارهای قطور ورودی و خروجی کم ارتفاع و رعایت اصول معماری ایرانی که توسط استاد کاران بومی با مصالح بوم آورد و طرح معماری ایرانی و بومی اجرا شده است. چهار ستون سقف مسجد را برپا داشته اند. یکی از تفاوت های اساسی این مسجد با دیگر مساجد تاریخی در سبک طراحی صورت گرفته برای ستون هاست. قاب بندی و سر ستون های گچبری و چوبی از عناصر دوره صفویه بر روی تک تک آنها به اجرا درآمده، نقشی از دسته های گندم و گل های کوچک و ابزار کاری های ساده و خطی بر روی ضلع های ستون ها به صورت چشم نوازی خودنمایی می کند. خود بدنه ستون ها نیز با شیارهایی مارپیچی و به وسیله هنر رنگ آمیزی زینت خاصی بخود گرفته. در میانه ستون ها با توجه به اهمیت ویژه ای که به نور و جلوه های آن در این امکان داده می شد، نور گیر رنگی تعبیه شده که تابش زیبایی را به داخل شبستان مسجد داده است. یکی از ویژگى هاى مسجد، وجود کتیبه هایى به خط ثلث از یکى خطاطان مشهور به نام ملا حسن حزین کردستانی است که در دیوار شبستان و ایوان نصب شده است. ملا حسن سالیان سال در این مسجد مستقر بودند در کنار دیگر طالبین شریعت در امر خوشنویسی خالصانه فعالیت داشته و با تاکید ایشان اکثر آثار خود را در قاب های گچی بدنه صحن مسجد کار گذاشته و اینک به صورت نمایشگاهی از آثار این فقیه ارزنده به یادگار مانده است.