گردشگری

 
 

تالاب گنج گاه

143729

تالاب گنجگاه در استان اردبیل واقع است. این تالاب به وسعت ۰٫۱۴ کیلومتر مربع و در ۳ کیلومتری شمال روستای گنجگاه واقع است. تالاب گنجگاه، تالابی است در ۸۰ کیلومتری جنوب شرقی اردبیل که سرسبز، چنگر و آبچلیک از جمله پرندگان آن به شمار می روند. تالاب آب خود را از ارتفاعات گلندوز واقع در غرب تالاب تامین میکند و تالابی دایمی است. تالاب پذیرای جمعیت پرندگان مهاجر آبزی و کنار آبزی از جمله گونه در خطرانقراض اردک سر سفید وگونه های حمایت شده اردک مرمری، پلیکان، قو، فلامینگو، حواصیل عقاب تالابی و همچنین سایر پرندگان همچون انواع غاز، انواع مرغابی، آنقوت و … است. غیر از پرندگان موجود در تالابیک نوع وزغ سبز معمولی و یک نوع قورباغه مردابی و همچنین ماهی کپور در این تالاب زیست می نمایند.

روستای رقه

2016313234112278341a

رقه نام روستایی تاریخی در خراسان جنوبی است که در فاصله ۱۷ کیلومتری مرکز شهرستان بشرویه و ۱۵ کیلومتری بخش ارسک واقع شده است . این روستا ۳۲۰ خانوار و ۱۵۰۰ نفر جمعیت دارد که شغل اهالی آن کارگری ساده و کشاورزی است و مهم ترین محصولات تولیدی آن گندم، جو، پنبه، زعفران، سنجد و … است. امکانات آموزشی در این روستا ، ۲ دبستان ابتدایی دخترانه و پسرانه و یک مدرسه راهنمایی مختلط ، است. همچنین روستا دارای امکانات برق، آب و تلفن می باشد و اکنون طرح لوله کشی گاز در دست اقدام است. قدمت این روستا برهیچ کس پوشیده نیست و بزرگان و قدمای شهرهای اطراف از جمله بشرویه و طبس و فردوس همگی بر این نکته که قدمت این روستا خیلی زیادبوده و حتی از شهر بشرویه نیز بیشتر قدمت دارد اذعان دارند. مردمان طبس نیز رقه را به عنوان روستای سرسبز می شناسند که بزرگان این شهر تابستان خود را برای فرار از گرمای طاقت فرسا به این روستا مسافرت می کرده اند. مدارک و اسناد تاریخی زیادی نیز مطالب فوق را تأیید می کند از جمله این مدارک می توان به سفرنامه ی ناصرخسرو اشاره کردکه در آن ازرقه به عنوان قصبه ای سرسبز با نهرهای فراوان و مسجد آدینه یاد شده و با توجه به مطالب ذکر شده در همین سفرنامه در مورد حاکم طبس و اعزام نماینده اش به همراه ناصر خسرو به رقه می توان به رابطه ی خوب بین مردمان این شهر با رقه پی برد. ناصرخسرو در قرن پنجم هنگام سفر از طبس به تون توصیف روستای رقه پرداخته است او می گوید : چون از طبس دوازده فرسنگ بیامدیم قصبه ای بود که آن را رقه می گویند ، آبهای روان داشت و زرع و باغ و درخت و بارو و مسجد و آدینه و دیه ها و مزارع تمام دارد نهم ربیع الاخر از رقه برفتیم و دوازدهم ماه به شهر تون رسیدیم میان رقه و تون بیست فرسنگ است. ظاهراً بشرویه در این زمان شهرت و موقعیت رقه و طبس را نداشته و آبادی کوچکی بیش نبوده است و چون آن حدود مرتع اغنام بوده شترداران چند حوض برای آب دادن احشام ساخته بودند که به بیابان گله حوض معروف شده بود. بعداً چون زمین آنجا را قابل الزراعه تشخیص دادند از سمت رقه آب رود معروف به علی سالار گرفته به طرف بشرویه میل دادند و زراعت کردند و کم کم موجب تشویق آنها به اقامت در آن منطقه گردید و جمعیت آنجا زیاد شد. از جمله روستاهای اطراف آن میتوان به روستاهای سرسبز و دیدنی خدآفرید و سرند و نخاب و مجد اشاره کرد. ازجمله اماکن مذهبی و تاریخی این منطقه نیزمی توان به امامزاده محمدبن اصغرهوگند،بی بی نجه خاتون مجد، قلعه دختر ، مسجدجامع ، منزل حاج محمدفروغ نصیرایی ، طاق فدک و آسیاب های آبی این دهستان که پس از گذشت چندین سال هنوز فعال است اشاره کرد. همچنین کال سرند و کال نخاب نیز از جمله رودخانه های فصلی دیدنی این منطقه می باشد که سالانه مورد بازدید بیش از هزاران نفر قرار می گیرد. دشت های اطراف این رودخانه ها نیز زیستگاه بیش از صدها گونه ی جانوری و گیاهی کم یاب می باشد و به اذعان بسیاری از کارشناسان طبیعت بکر و دست نخورده این دهستان بسیار غنی و ناشناخته است . از کوهستان های اطراف نیزسالانه چندین تن آنغوزه ، زیره ، آویشن و…. برداشت می شود.

کاشت نهال و پاكسازی محوطه بنای تاریخی سه گنبد اورمیه

محوطه بنای تاریخی سه گنبد اورمیه با اعلام روز ۱۸ اسفند به عنوان روز پاکسازی اماکن تاریخی و گردشگری کل کشور توسط سازمان مرکزی به پیشنهاد موسسه جویندگان برنای اورمیه پاکسازی و نظافت شد تا به استقبال فصل بهار و مسافرین نوروزی برویم . در این مراسم که مدیرکل میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری استان ، معاون گردشگری استان ، سرپرست  معاونت میراث فرهنگی ، سرپرست معاونت برنامه ریزی و سرمایه گذاری استان ، رئیس اداره میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری شهرستان اورمیه و تعدادی از علاقه مندان و اعضای موسسه چویندگان برنای اورمیه حضور داشتند . در این مراسم و بمناسبت هفته درختکاری یک اصله درخت توسط مدیر کل میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری استان آذربایجان غربی با مشارکت اعضای موسسه در محوطه این بنای تاریخی کاشته شد .

s1

s3

s8

s7

s2

s6

s4

s5

 

دژ محکم تالش

91491592570639324510

قلعه لیسار، دژ محکم تالش باستان است. دژی که در ۱۵ کیلومتری شمال شهر تالش و در جنوب شهر لیسار نزدیک به دهکده نومندان واقع شده و با بارویی بسیار مستحکم بر بلندای تپه ای صد متری و در فاصله چهار کیلومتری از دریای خزر قرار دارد. ساختمان این دژ بر روی یک صخره سنگی قرار گرفته و دیوارهای آن با استفاده از سنگ و یا آجر با ملاط یا ساروج استوار شده است. قلعه لیسار را سلسال هم می نامند. سلسال در لغت به معنی  آب خنک و خوشگوار است و از آنجایی که در ساخت قلعه ها، آب و آب انبار همیشه به عنوان یک موضوع مهم در نظر گرفته می شد، به نظر می رسد نامگذاری این قلعه به سلسال با نظریه ای درباره حمل آب بسیار خنک و خوشگوار این قلعه از طریق لوله های سفالین (تنبوشه) به آب انبار مرتبط باشد. هرچند که نظریه دیگری هم در خصوص حمل آب باران از سقف و از طریق تنبوشه ها به آب انبار این قلعه وجود دارد. با این حال عده ای دیگر معتقدند که نام اصلی این قلعه با املای صلصال درست است که در لغت به معنای گل خشکیده ورز داده شده و آماده جهت کوزه گری و سفالگری است که با توجه به طبیعت این منطقه و خاکهای رسی قرمز و زرد رنگ حاصل از فرسایش دامنه های کوهستانی تالش درست به نظر می رسد. در گیلان ساخت قلعه تنها بر روی عوارض ارتفاعی معمول بوده و این مربوط به کاربردهای نظامی دژها در مواقع حساس است. شاهد این ادعا، اشیای به دست آمده از کاوش در سال ۱۳۸۲ است که سه شیء با ارزش مثل پیکان فلزی، ظرف مسی نقره کوب و یک سکه مسی مربوط به قرن پنجم و ششم هجری از تبار اتابکان را برای کاوشگران به ارمغان آورد.

بنای تو در تو : قلعه لیسار از دو قسمت تشکیل شده است، اولین قسمت آن، بخش خارجی است که محوطه نسبتاً وسیعی را در بر می گیرد و توسط دیوار پهنی از زمینه ای اطراف جدا می شود. از این دیوار خارجی که از سنگ رودخانه ای قرمز و تقریبا یک دست ساخته شده، این روزها چیزی به جا نمانده و تنها بقایای سنگ های به کار رفته در حصار خارجی در گوشه و کنار آن به صورت توده های انبوه مشاهده می شود. اما بخش داخلی قلعه که بر روی صخره سنگی قرار دارد دومین قسمت آن را تشکیل می دهد و اگر گذارتان به این قلعه بیفتد می توانید بقایای آن بر جای مانده ان را از نزدیک ببینید. ساختمان قلعه طوری ساخته شده که در تمام جهات اصلی و فرعی به اطراف اشراف داشته و ساکنان قلعه از بالای آن می توانستند کلیه تحرکات را در شعاع خارج قلعه زیر نظر داشته باشند. ارگ قلعه هم در بالای تپه قرار دارد و امروز فقط دیوارهای آن به یادگار مانده است. شواهدنشان می دهند که پیش از این ارگ در طبقات مختلفی بنا شده بود که طبقات زیرین آن به دنبال ریزش طبقات بالا پر شده اند. مردم محلی عقیده دارند که قلعه سلسال در زمان اسماعیلیان از قلعه های مهم حکومت بوده است و شباهت ساختمانی قلعه لیسار با قلعه الموت و یا قلعه هایی دیگر اسماعیلیه از یک طرف و ارتباط نزدیک پیروان این فرقه با افرادی در تالش از طرف دیگر، احتمال چنین تعلقی را بیشتر می کند. شاید برایتان جالب باشد اگر بدانید که در گیلان ساخت قلعه تنها بر روی عوارض ارتفاعی معمول بوده و این مساله بیشتر مربوط به کاربردهای نظامی این دژها در مواقع حساس است. شاهد این ادعا، اشیای به دست آمده از کاوش در سال ۱۳۸۲ است که سه شیء با ارزش از قبیل پیکان فلزی، ظرف مسی نقره کوب و یک سکه مسی مربوط به قرن پنجم و ششم هجری از تبار اتابکان را برای کاوشگران به ارمغان آورد. پیکان آهنی بیانگر این است که این قلعه بر اثر هجوم و یک واقعه نظامی با توجه به آثار فراوان آتش سوزی در کف بنا سوخته و تخریب شده است.

IMG08361236

اما بر روی قلمدان مسی نقره کوب که از اشیای منحصر به فرد به دست آمده در این قلعه است خطوطی نوشته شده که این خطوط احتمالا جزو خطوط ریحان است. سومین شیء به دست آمده یک سکه یا فلوس مسی مربوط به دوره اتابکان آذربایجان و قرن ششم هجری است زیرا اتابکان آذربایجان جزء نائب السلطنه های سلجوقی محسوب می شدند و سلسله سلجوقی از قرن ۴ تا ۶ هجری حکومت می کردند. سکه به دست آمده مربوط به دومین اتابک آذربایجان معروف به جهان پهلوان محمد است که بر روی یک طرف آن نوشته شده  المستضی با الله السلطان الاعظم طغرل و در روی دیگر آن نوشته شده الملک المعظمه اتابک اعظم محمد که المستضی باالله در واقع همان سی و سومین خلیفه عباسی و احتمالا سی و هفتمین خلیفه عباسی هم آخرین خلیفه عباسی بوده است. این موضوع نشان می دهد که این منطقه جزو حوضه حکمرانی اتابکان بوده و یا مراوداتی با آنها داشته اند و به احتمال زیاد قلعه لیسار چون قلعه ای هم تدافعی و هم مرزبانی بوده جزو آخرین نقاط مرزی حوضه اتابکان آذربایجان بوده چون دارای موقعیت سوق الجیشی است و بر روی تپه ای منفرد و به ارتفاع ۸۰ متر واقع شده است و به دلیل نزدیکی آن به ساحل دریا و جاده قدیمی ساحلی می توانسته هم بر دریا و هم بر کل منطقه نظارت و کنترل داشته باشد. با توجه به حفاریهای صورت گرفته و اطلاعات به دست آمده از روی سکه ها و سفالها می توان گفت که قلعه سلسال مربوط به دوره سلجوقی است و قدمتی هزار ساله دارد. گزاره ای که مهم ترین نتیجه آن لقا گرفتن دژ سلسال به عنوان قدیمی ترین بنای استان گیلان است.

روستای دهمورد

P1030224

روستای دهمورد یکی از بکر ترین وسرسبز ترین روستاهای استان فارس است که در ۸۵ کیلو متری شهرستان نیریز واقع می باشد جمعیت این روستا بالغ بر ۳۲۰۰نفر می باشد بناب تفرج گاه بسیار زیبای این روستا ست که همه روزه پذیرای مردم سراسر استان است.
معرفی آباده طشک- دوران قبل از اسلام : به استناد منابع و اسناد موجود سکونت در دشت آباده طشک به هزاره اول قبل از میلاد باز می گردد گر چه در صفحه ۶۰ جستاری در پیشینه دانش کیهان و زمین در ایران به نقل از یک دانشمند اروپایی ادعا شده است که دریاچه ی بختگان در ابتدا شیرین بوده و انسان های اولیه در اطراف آن خاصه در شمال(دشت آباده طشک)و شرق دریاچه سکونت داشته اند ، سکونت گروههای کرد چادر نشین از عصر هخامنشی در اطراف دریاچه ی بختگان مورد توجه بسیاری از تاریخ نویسان بوده چه آنکه مرحوم سعید نفیسی در کتاب تاریخ اجتماعی و سیاسی ایران به این مطالب اشاره می نماید. همچنین آثار آتشکده های قدیمی که ساختمان تعدادی از آنها تا چندی قبل پا برجا بوده و بسیاری از افراد آنها را دیده و به خاطر دارند و وجود قبرستان های متروکه ای که جهت و نحوه دفن مردگان در آن بصورت معمول سنت اسلامی دفن مردگان نبوده و به قبور کفار معروف بوده و در جای جای دشت آباده بصورت پراکنده وجود دارند شاهد این قدمت تاریخی است. از جمله دیگر آثار دوره قبل از اسلام در منطقه فوق الذکر بناهای معروف به چهارطاقی می باشد که هنوز یکی از آنها در روستاهای «دهمورد» و در مجاورت مدفن امامزاده یوسف دهمورد موجود است. همچنین سنگ نوشته ای که احتمالاً مربوط به عصر اشکانی بوده و تصویر آن در اختیار نگارنده می باشد از جمله این آثار است.
در اطراف شهر کنونی آباده طشک، روستای طشک، جزین، کوشکک، دهمورد و …. آثار قلعه های نظامی قدیمی و سنگ نوشته های قدیمی (مثلاً سنگ نوشته کندر) شاهدی بر قدمت تاریخی منطقه است. از دیگر شواهد قدمت یک منطقه وجود داستان ها و تصنیفات قدیمی در فرهنگ عامیانه مردم می باشد که تصنیفات و داستان های قدیم مردم این خطه شاهد وجود شهری عظیم به نام « گزین » می باشد که دروازه های دوگانه آن به سمت شرق و غرب که مسیر جاده تاریخی شیراز – کرمان را مد نظر دارد در قسمتی از تصنیف معرفی گردیده است: « دو دروازه دارد شهر گزین یکی در جلو در یکی در کمین » . و معمرین از قول اجداد خود شرح می دهند که این شهر قدیمی جمعیتی چند صد هزار نفری رادر خود جای داده است وشاید باتوجه به مراکز قدیمی سکونت، مظهر قناتهای معمور و مخروبه و محل قبرستان های باستانی و همچنین وجود ته ستون های بسیار شبیه به ته ستون های موجود در تخت جمشید و پاسارگاد ( البته نه دقیقاً به اندازه ته ستون های تخت جمشید و پاسارگاد ) وجود چنین شهری نیز خالی از توجیه نباشد.
مرحوم سعید نفیسی در کتاب تاریخ اجتماعی و سیاسی ایران می نویسد: « از زمان هخامنشیان در میان طوایف چادرنشین فارس ما به نام کرد بر می خوریم . در دوره ساسانیان بیشتر کردها در نواحی مرکزی ایران در میان اصفهان و آباده میزیسته اند و طوایف دیگری در اطراف دریاچه «بختگان» تا دل کرمان بوده اند . دلایل بسیار هست که اصلا ساسانیان کرد بوده اند و بی هیچ شکی لااقل مادر اردشیر بابکان دختر یکی از پیشوایان قبایل کرد ناحیه نی ریز آباد طشک (بختگان ) بوده است » . که این مطلب اگر نه اینکه می تواند دلیل بر این باشد که مادر موسس سلسله ساسانی از کردهای ساکن منطقه مذکور است حداقل دلیل بر سکونت کردها ، تا عصر ساسانی در ساحل بختگان می باشد و دقت در نمای طبیعی منطقه نیز می تواند شاهد بر سکونت کوچ نشینان رمه گردان از اعصار قبل در این ناحیه باشد چرا که وجود کوهستان های « خان » و « وول » با کوهپایه ها و مراتع آن و چهره دشت و دریاچه ها و چشمه های روان که منطقه ای مرکب از قشلاق و ییلاق کنار هم را ایجاد کرده برای سکونت دامداران محیطی بسیار خوب را فراهم می سازد که با توجه به قرار گرفتن دشت مذکور در محل اتصال استان های کرمان، فارس و یزد این نقش بصورت برجسته تری نمایان می شود.