گردشگری
آبشار اوردیکان
آبشار اوردیکان در استان کرمان واقع است. آبشار اوردیکان در فاصله ۲ کیلومتری شرق بلندترین منطقه مسکونی ایران، در روستای اوردیکان و در دامنه های جنوب غربی کوه هزار قرار دارد. آبشاری که آب آن از برف ها و یخ های ارتفاعات بالا دست و قله هزار سرچشمه می گیرد. ارتفاع آن در حدود ۱۲ متر می باشد و به صورت حرکت روی شیب تند دیواره جریان دارد و فضای دل انگیزی را به وجود آورده است. بالا دست آبشار، جریان آب درختچه ها و گل های وحشی را در حاشیه خود نظم بخشیده و مسیر کوهنوردان را جذاب تر نموده است. دسترسی به این روستا از طریق شهرستان ماهان، جاده روستای گلزار، روستای صاحب آباد، روستای راسک و سپس اوردیکان امکانپذیر است.
حضور اعضای موسسه در ستاد اجرایی خدمات سفر تابستان ۹۶
ارائه خدمات و راهنمائی به مسافرین بخشی از فعالیتهای اداره کل میراث فرهنگی،صنایع دستی و گردشگری بعنوان دبیر ستاد اجرایی خدمات سفر جهت رونق هرچه بیشتر صنعت گردشگری می باشد که اعضای موسسه جویندگان برنای اورمیه از تشکل های مردم نهاد زیر نظر این اداره کل هر ساله با حضور خود به برنامه های مصوب جامه عمل می پوشانند. از جمله اقدامات انجام گرفته شده استقرار راهنمایان در سایت های گردشگری، ورودی شهر،فرودگاه و اتوبوس گردشگری می باشد. که گزارش تصویری حضورتان ارائه میگردد. لازم به ذکر است که این ستاد از تاریخ ۹۶/۰۴/۲۰ شروع شد و ۹۶/۶/۳۱ پایان کاری ستاد اجرایی خدمات سفر با ارائه گزارش عملکرد و بیلان فعالیت اعضای موسسه به کار خود پایان داد.
لرستان سرزمین شقایق ها
استان لرستان، با وسعت حدود ۲۸۵۵۹ کیلومتر مربع در غرب ایران قرار گرفته است. این استان، از شمال به استانهای مرکزی و همدان ؛ از جنوب به استان خوزستان؛ از شرق به استان اصفهان و از غرب به استانهای کرمانشاه و ایلام محدود است. اشترانکوه با چهار هزار و پنجاه متر ارتفاع بلندترین نقطه استان لرستان است. پستترین نقطه آن در جنوبیترین ناحیه استان واقع شده و حدود ۵۰۰ متر از سطح دریای آزاد ارتفاع دارد. بر اساس آخرین تقسیمات کشوری در سال ۱۳۷۵ استان لرستان دارای نه شهرستان، ۱۰ شهر، ۲۰ بخش، ۸۱ دهستان و ۲۸۴۲ آبادی دارای سکنه بوده و مرکز آن شهر خرمآباد است. شهرستانهای استان عبارتند از: خرمآباد، بروجرد، الیگودرز، دورود، ازنا، کوهدشت، دلفان، سلسله و پلدختر.
جغرافیای طبیعی و اقلیم : استان لرستان سرزمینی کوهستانی است که به جز تعدادی دره آبرفتی و چند دشت کوچک، ناحیه هموار ندارد. این ناهمواریها که دارای سنگهای دگرگونی است، در نتیجه مجاورت با گنبدهای خارایی (درونی) الوند و سربند (شازند) پدید آمدهاند. در ناهمواریهای اصلی استان (ارتفاعات اصلی زاگرس)، کوهها بهطور منظم از شمال غربی به سوی جنوب کشیده شدهاند. این ناهمواریها که معمولا با درههای عمیق همراهند، اغلب فشرده، بلند و ناصاف هستند؛ در حالی که ناهمواری پیشکوههای داخلی بهصورت تپهماهورهای گنبدی شکل و کمارتفاع خودنمایی میکنند و نقاط بلند آنها، به گنبدهای خارایی مربوطند. استان لرستان دارای آب و هوای متنوع است. در زمستان، هنگامی که در شمال لرستان برف و کولاک و سرمای شدید جریان دارد، قسمتهای جنوبی آن از هوای مطبوع و بارانی برخوردار است. بررسیهای اقلیمی نشان میدهند، خرمآباد دارای زمستانی معتدل و تابستانی گرم است و بروجرد زمستانی سرد و تابستانی معتدل دارد. الیگودرز نیز زمستانی بسیار سرد و تابستانی معتدل دارد.
جغرافیای تاریخی استان : اقوام مهاجر، در هزاره سوم و چهارم پیش از میلاد در کوهساران زاگرس اسکان یافتند و سرانجام، سرزمین بینالنهرین (میان دو رود) را تصرف کردند. نام طایفههایی که در زاگرس سکونت داشتند، در آٍثار برجای مانده از سارگن پادشاه مقتدر اکد (دو هزار و بیست و هشت تا دو هزار و سی قبل از میلاد) آمده است. به استناد کتیبههای بابلی، آشوری و ایلامی، ساکنان دامنههای کوهساران زاگرس طایفههایی مانند لولوبی، مانایی، کاسی، گوتی، نایدی، آمادا و پارسوا بودهاند. تاریخنگاران، در آریایی بودن لولوبیها و ماناییها تردید دارند؛ اما شواهد تاریخی نشان میدهند، کاسیها در سال هزار و ششصد قبل از میلاد در لرستان کنونی میزیستند و حکومت آنها از شمال و شرق لرستان تا اطراف همدان توسعه داشت.
این قوم، در هزاره دوم پیش از میلاد در بابل نفوذ کردند، از حمورابی شکست خوردند؛ اما عاقبت در بابل مستقر شدند و دومین سلسله شاهان بابل را تأسیس کردند. انقراض کاسیان در هزاره دوم پیش از میلاد، با یورش دولت مقتدر ایلام صورت گرفت. در نتیجه، کاسیها به زاگرس عقب نشستند و خراجگزار ایلام شدند و آنها در برابر توسعهطلبی آشوریها، در مناطق شرقی، مانند سدی مقاومت کردند. قدرت این قوم کوهنشین به حدی رسید که شاهان سلسله هخامنشی هنگامی که از فارس به شوش یا از بابل به اکباتان میگذشتند، هدیههایی برای ایلات کوهستانی بین راه میفرستادند تا مسیر آنها را امن نگاه دارند. در دورههای بعدی ساکنان این نواحی به طور موقت مغلوب اسکندر مقدونی شدند. در دوره ساسانیان، پشتکوه و پیشکوه را شخصی از خاندان معروف هرمزان اداره میکرد. آخرین فرمانروای این خاندان، همان هرمزان بود که به اسارت سپاهیان عرب درآمد. عربها در سال شانزده هجری قمری پس از فتح حلوان، نواحی شمالی لرستان را گرفتند و در سال بیست و یک هجری قمری، نهاوند و قسمت جنوبی لرستان را نیز به تصرف خود درآوردند. در سال بیستودو هجری قمری، هنگامی که «عمر» سرزمینهای گرفته شده را در میان لشکریان کوفه و بصره تقسیم میکرد، لرستان ضمیمه حوزه کوفه شد و از آن پس جزو ایالت جبال (عراق عجم) درآمد و تا میانه سده چهارم هجری، حکمران این منطقه یا از بغداد یا از کوفه تعیین میشد. در همین قرن، حسنویه کرد این منطقه را به تصرف خود درآورد.و خاندان او تا سال پانصد هجری قمری بر لرستان تسلط داشتند.
مقارن استیلای مغول بر ایران، لرستان به دو قسمت لر بزرگ و لر کوچک تقسیم شد. هر یک از این دو قسمت از پیش از استیلای مغول تا مدت زمانی پس از انقراض ایلخانان، امرای نیمه مستقل داشتند. اتابکان لر بزرگ اصلاً از کردان شام بودند که از حدود نیمه قرن ششم هجری از راه آذربایجان رهسپار ایران شدند و در حدود اشترانکوه و جلگههای شمالی آن اسکان گزیدند پایتخت اتابکان لرستان در شهر ایذج (مال امیر) بود. خرابههای فراوانی از آن دوره باقی مانده که بیشتر آنها به دوره ساسانیان مربوط است و هنوز در این محل دیده میشوند. اتابکان لر بزرگ تا نیمه اول قرن نهم هجری حکومت کردند (پانصد – هشتصد و بیست و هفت هجری قمری) و آخرین آنها که غیاثالدین کاووس نام داشت، به دست سلطان ابراهیمبن شاهرخ تیموری بر افتاد و سلسله او منقرض شد.اما اتابکان لر کوچک (پانصد وهشتاد- هزار وشش هـ.ق) که چندین امیر معتبر داشتند و حکومتشان نیز طولانیتر بود، هیچ وقت اهمیت و اعتبار لر بزرگ را پیدا نکردند. اتابکان لر کوچک موقعیت خود را تا زمان صفویه حفظ کردند و حتی حکومت خود را تا غرب کوههای پشتکوه توسعه دادند. آخرین فرد این سلسله شاهوری نام داشت که در سال هزار و شش هجری قمری به فرمان شاه عباس اول کشته شد و سلسله او نیز بر افتاد بدین گونه حکومت لرستان به حسین نامی محول شد و خاندان این والی تا اوایل روی کار آمدن سلسله قاجار، بر لرستان حکومت کردند. از آن پس حکومت پشتکوه را گاه حکام بروجرد و زمانی حکام شوشتری به عهده داشتهاند.
دریاچه کوهستانی سبلان
دریاچه های منطقه سبلان در ناحیه بزرگ و وسیع سبلان در استان اردبیل با مجموعه ای از دیواره ها یخچالها و مراتع و برکه ها و دریاچه های بزرگ و کوچکی قرار دارند. هر ساله در تابستان گروههای بزرگی از کوهنوردان به قصد صعود به قلل، به این منطقه وارد می شوند و پس از انجام برنامه های خاص خود، از این منطقه خارج می گردند. اوایل تیرماه برای دیدار مجموعه دریاچه های کوهستانی این ناحیه، از اردبیل درجاده ای آسفالته ابتدا به آبادی لاهرود و سپس به سوی آب گرم قطورسو حرکت میکنیم و پس از دو ساعت در جاده خاکی به این منطقه زیبا در شمال قله سبلان می رسید. با گذراندن شبی بسیار خوش در چادرهایتان اندکی دورتر از آب گرم، صبح دومین روز آماده بازدید از دریاچه های منطقه شوید. جاده ای خاکی و ماشین رو را به سوی غرب در پیش بگیرید، پس از نیم ساعتی در پشت تپه ماهورهای چندی به آب گرم مشهور شابیل می رسید از سمت شمال مسیر را ادامه داده تا راهپیمایی یک ساعته در میان انبوهی از چمنزارها و گلها و لاله های وحشی، خود را بر لبه دره عظیم شیروان درسی رسانده، از سراشبی تند آهکی آن پایین بروید. پس از رسیدن به کف این دره، نیم ساعتی را به سوی شمال در حالی به حرکت ادامه دهید که نمای بسیار زیبایی از گرز دیوها و اشکال بسیار جالبی در میان سنگهای دره به چشم می آید. پس از یک سرپایینی، دریاچه بزرگ آت گولی به رنگ سبز قرار دارد. این دریاچه در زمانی که شیروان دره پر از آب تر است، به منتهای وسعت خود می رسد. اطراف دریاچه را نیزارها چندی پوشانده است. در کنار این دریاچه استراحت کوتاهی بکنید و بعد مسیر را پی گرفته، پس از نیم ساعتی دیگر به دریاچۀ کوچکتر این منطقه به نام لجن گولی می رسید. از مسیری که پیموده اید برگردید و خود را به میدان ارشک برسانید و از تپه ماهورهای سرسبز اندکی به سوی جنوب غربی تغییر مسیر دهید. در پس این تپه ها خود را در مقابل پهنۀ وسیع دریاچۀ بزرگ طاوس گولی N381936 E474601 می بینیم که چادرهای عشایر کناره آن احاطه کرده اند. استراحتی کوتاه کرده، در آخر روز در حالی که خورشید می رود تا در کرانه های غربی غروب کند، با گذر از عرض پهن دشت بزرگی خود را به دریاچۀ سیاه رنگ قره گول رسانده، با دیدار از چهار دریاچه کوهستانی در منطقه سبلان به بازدید خود پایان می دهید و به محل اردوی خود در آبگرم قتور سویی باز گردید.
در سومین روز از اجرای برنامه هایتان در منطقه سبلان به قصد دیدار دریاچه زیبا بر تارک قلۀ سبلان، راهی شوید . این بار، با وسیله نقلیه کمک دار از آبگرم حرکت کنید و پس از یک ساعت طی طریق در جادۀ خاکی پر دست انداز به پناهگاه شرقی می رسید. هنوز کوهنوردان به این منطقه نیامده اند و پناهگاه یا به قولی حسینیه معروف به مقدس اردبیلی در جناح شمال شرقی سبلان خالی از سکنه به نظر می رسد. بعد از رسیدن به پناهگاه استراحتی بسیار کوتاهی در ارتفاع ۳۶۰۰ متری، از شیب تند سنگلاخی به سمت جنوب مسیر را پی بگیرید و در ارتفاع ۳۸۰۰ متری به سمت غرب تغییر جهت داده، از شیب تند مسیر بالا روید و پس از سه ساعت صعود از بالای صخره های بزرگ و کوچک در حالی که پس هر گام ارتفاع افزایش می یابد، بر گرده اصلی قله قرار می گیریم. در حالی که سوز شدیدی از سمت غرب بر گونه هایتان می وزد، یک تکه مسیر برفی بزرگ را تراورس کنید، از شیب تند آن صعود کنید و به منطقه مسطح محراب داشی در ارتفاع ۴۶۰۰ متر می رسید . پس از یک و نیم ساعت به لبۀ خاکی همواری می رسید و توقف کنید. نفسی تازه کنید و بعد حرکت کنید ناگهان در مقابل دریاچه بسیار زیبای قله سبلان در ارتفاع ۴۸۰۰ متری N381603 E475008 که پوششی از یخچالها آن را در بر گرفته قرار می گیرید. هوا سرد خواهد بود .هیچ کس هم در این موقع نیست باد زوزه کشان میوزد. هوا صاف و آفتابی است. به کناره دریاچه روید. آب زلال است و شفاف. زمانی زیادی به آب چشم می دوزید. سپس در اطراف دریاچه گردشی کنیدو سر و صورتی را صفا دهید. اینجا دیگر جای شنا کردن نیست دمای هوا پایین است. یک ساعت بر فراز سبلان بمانید و پس از دیدار این منطقۀ چشم نواز، از مسیر صعود شده به پناهگاه باز گردید شب را بمانید، و برنامه سومین روز خود را در این منطقه نیز خاتمه می دهید.
با اینکه شبی سرد و طوفانی را در پناهگاه می گذرانید، بسیار سرحال هستید. از پناهگاه خارج و از شیب تند زیر آن به سمت شرق به پایین سرازیر می شوید. پس از یک و نیم ساعت به مراتع گرگربلاغ می رسید و به سمت جنوب تغییر دهید. به یک راه عشایری پاکوب رو به سوی قله ای مخروطی شکل و کاملاً خاکی فاقد هر گونه سنگ و صخره به نام پیشیک بولاغی به ارتفاع ۳۷۵۰ متر جهت گرفته، از ماهور های سرسبز بکر و ساکت و خاموش گذر می کنید. پس از دو ساعت راهپیمایی در پای قله پیشیک بولاغی و گردنۀ آن، به دریاچه نیلگون و بسیار بزرگ قوملی گول می رسید. دریاچه با وسعتی کم نظیر از حد فاصل گردنه تا ریشه قله پیشروی کرده و دارای آب روشن و شفافی است. یک روز کامل را در اینجا به استراحت و شنا بپردازید و از طبیعت زیبای منطقۀ سبلان استفاده ببرید و به این ترتیب به برنامۀ چهار روزه خود در منطقۀ زیبای شمال سبلان پایان دهید. پس از بازگشت از منطقۀ آبگرم قتورسو به اردبیل، این بار برای بازدیدی از دره آلوارس جناح جنوبی سبلان و قلل هرم داغی و در نهایت دریاچۀ میمندگول به سرعین و از آنجا در جاده ای خاکی به آبادی آلوارس می رسید. درۀ بزرگ و طویل آلوارس از ده بخوبی دیده نمی شود. با دو ساعتی حرکت در امتداد رودخانه و کمی بالاتر از آن پس از پیچی موسوم به دربند بتدریج دورنمایی از قلل هرم داغی رخ می نماید. شما به منطقه ای بسیار زیبا وارد شده اید . مسیر مالرو عشایری را در پیش بگیرید، در حالی که از تپه ماهورهای چندی می گذریم و ارتفاع می گیریم و به مراتع گرگربلاغ اوباسی و چادرهای عشایر آن می رسیم، پس از ۴ ساعت کوهپیمایی استراحتی کنید با راهنمایهای عشایر پس از شناسایی مسیر، حرکت خود را آغاز کنید . از چادرها فاصله گرفته، در ابتدای به سوی قله ۳۳۷۴ متری قزل گول داغی سنگلاخی ارتفاع می گیرید. سپس با عبوری تراورس گونه از تپه ماهورها پس از یک ساعت در زیر کوه تلکه داغی بۀ دریاچۀ بزرگ میمندگول که ساکت و آرام در کف گودالی بزرگ غنوده می سید. با فرود از تپۀ کوچکی به کنار آب رسیده، چادر خود را برپا کنید . دریاچه میمند گول به دلیل اندکی دور افتادن از مسیر اصلی آلوارس بسیار کم مورد توجه علاقمندان به طبیعت قرار گرفته است و رد پای جانوران بزرگ مثل خرس در جای جای کنار آب دیده می شود.
موزه میراث روستایی گیلان
موزههای روستایی، زیرمجموعه موزههای فضای باز هستند که جلوه تمدن و فرهنگ روستایی را در محیط طبیعی، مینمایانند. موزه های روستایی با انتقال آثار و بناها با مقیاس واقعی و قرارگیری در بستری مشابه وضعیت اولیه، شکل میگیرند. موزه میراث روستایی گیلان در زمینی به مساحت حدود ٢٦٣ هکتار، در پارک جنگلی سراوان، واقع در کیلومتر ١٨ جادۀ رشت- تهران قرار دارد. فکر تأسیس موزه، پس از زمین لرزه خرداد ١٣٦٩ گیلان که روند تخریب بناهای سنتی را شدت بخشید، شکل گرفت. اما فاز مطالعات مقدماتی آن، از اوایل سال ١٣٨١ آغاز شد. ابتدا، مطالعات گسترده جهت مکانیابی مناسب برای اجرای پروژه انجام شد. پس از بررسیهای فراوان، پارک جنگلی سراوان، به علت دارا بودن توپوگرافی مناسب و مشابه گیلان، دسترسی آسان و وجود تأسیسات زیربنایی مناسب به عنوان محل اجرای پروژه انتخاب شد. در همان زمان، آموزش نیروهای مورد نیاز انجام گرفت. این موزه، نمونهای کوچک اما واقعی، از نحوه زندگی و فرهنگ سنتی روستاهای گیلان است. بخش معماری این موزه، مجموعهای است که قدمت بناهای آن به طور متوسط به ١٥٠ سال میرسد. هدف موزه میراث روستایی گیلان، تنها انتقال بناهای روستایی نیست، بلکه حفظ فرهنگ بومی، فن ساخت و دانش نانوشتهای است که در روستاهای گیلان وجود داشته است.
در این مجموعه، علاوه بر معماری روستایی مناطق مختلف استان، سایر عناصر فرهنگی مربوط به ابزارهای زندگی و کار، خوراک، پوشاک و … هم به نمایش درآمده است. در طراحی سایت، محلهای جداگانه برای رستورانها، چایخانهها، بازارها، مساجد، مزارع و باغهای چای، شالیزار، کارگاههای آموزش و تولید صنایعدستی، نظیر گمجسازی و سفالگری، مرواربافی، رشتیدوزی و … ، محوطهی بازیها و نمایشهای سنتی برای برگزاری کشتیگیلهمردی، ورزاجنگ، لافندبازی و …، مراکز تحقیقات کشاورزی و دامپروری، پژوهشگاه معماری و مردمشناسی، پارک کودک، باغهای پرورش گیاهان دارویی و درختان بومی، اردوگاه تفریحی، معماری چوب ملل و دو مجموعه مهمانپذیر با الهام از معماری روستایی به ظرفیت ١٥٠ واحد ٣ تا ٥ نفره، در نظر گرفته شده است. موزه میراث روستایی گیلان تا کنون موفق به کسب چندین جایزه و گواهینامه از سوی نهادهای ملی و بین المللی شده است.