گردشگری
در محضر منجم باشی
دوست دارید هنر معماری گیلان را در دوره قاجار ببینید؟ پس یک سفر به لنگرود بروید و سری به خانه منجم باشی بزنید! خانه قدیمی و زیبایی که در فشکالی محله لنگرود قرار گرفته و بنا بر اعتقاد کارشناسان گردشگری گیلان، یک نمونه کامل از هنر معمارى این استان در دوره قاجاریه به شمار می رود. این عمارت که عمر آن به اوایل دوره قاجار و حکومت آقامحمدخان می رسد، شامل بیرونی، اندرونی، خلوت خانه، مسجد، حمام و… بوده است. به اعتقاد کارشناسان گردشگری گیلان، خانه منجم باشی یک نمونه کامل از هنر معمارى این استان در دوره قاجاریه به شمار می رود . بنای اصلی عمارت منجم باشی، پلانی مربع مستطیل و دو اشکوب است. گچ بری های داخلی و بیرونی، کاشی کاری های ازاره بیرونی، کف سرسرا و حوض همراه ایوان چوبی و اروسی های زیبا از تزیینات این بنا هستند. ورودی اصلی ساختمان بیرونی آن که به مهتابی مشهور شده، سر در ورودی هلالی شکلی دارد که با گچ بری ساده ای در اولین نگاه مقابل چشمانتان ظاهر می شود. طبقه بالایی هم از یک سالن پذیرایی و سه اتاق تشکیل شده و جلوی اتاق ها ایوانی به عرض یک متر و طول ۱۰ متر وجود دارد که چهار ستون چوبی سقف آن را سر پا داشته اند. بام بنا هم به شیوه سنتی گیلان واشن ریزی شده و چوب یا سفال پوش است و در لبه ها به شیوه سر بندی سه پوش و چکش برگردان ساخته شده است.
هر چند که خانه منجم باشی این روزها کمی ترمیم شده و البته تغیراتی هم در فضای آن به وجود آمده است. این بنا که در طول زمان آسیب های جزئی دیده بود، در دوره پهلوی دوم تا حدودی مرمت شد. این در حالی است که در سال های اخیر مجموعه خانه منجم باشی تا حدودی از هم مجزا شده و بخش های آن از هم تفکیک پیدا کرده اند. خانواده منجم باشی همزمان با روی کار آمدن آقامحمد خان قاجار در گیلان صاحب نام و عنوان شدند و اولین عضو این خاندان که لقب منجم باشی گرفت، میرزا صادق خان بود که در سال ۱۲۱۲ هجری قمری جسد بنیانگذار سلسله قاجاریه را برای تدفین به کربلا حمل کرد. این در حالی است که یکی از نوادگان او به نام میرزا موسی منجم باشی هم به فرمانروایی گیلان رسید و در سال ۱۲۲۰ هجری قمری قوای روس را در روستای پیله داربن رشت شکست سختی داد. از آن پس افراد این خاندان تا مدتهای زیاد در گیلان حکومت و وزارت داشته اند. برای دیدن این خانه باید به لنگرود بروید و از آنجا سراغ محله فشکالی را بگیرید. بعد از آن می توانید خانه منجم باشی را در شرق بازار شهر، روبه روی اداره برق لنگرود ببینید.
دره هفتحوض
هفت حوض… این نام شما را یاد چه چیزی می اندازد؟ پایتخت نشین ها بی شک یاد میدان معروفی در شرق تهران خواهند افتاد اما برای اهالی گردشگری هفت حوض نام یکی از زیباترین پدیده های طبیعی در شرق کشور است. در سکوتی وهمآلود که همچنان ادامه دارد هفتحوض استان خراسان را طبیعت با آب باران تراشیده است. ۷حوضچه طبیعی بکر در بستر یکی از سرشاخههای رودخانه طرق در بلندیهای رو به جنوب بینالود شکل گرفته که چشم هر بینندهای را خیره میکند. هر حوضچه به اندازه یک استخر است و آب از یکی به دیگری میریزد.«هفت حوض» منطقه ای است شامل صخره مانند ها و سنگ های صاف و صیقلی ، ۷ حوضچه طبیعی زیبا و طبیعتی بکر و زیبا بعد از عبور از ۷حوضچه است. بعضی از ۷حوضچه ای که در این منطقه در امتداد هم قرار دارند، به اندازه یک استخر کوچک هستند. آب از حوضچه اول به حوضچه بعدی و بعدی می ریزد تا به حوضچه آخر برسد. این پدیده طبیعی حوض ها یا «دولین های» متعدد، بر اثر فرسایش شیمیایی توسط باران های اسیدی در بستر یکی از سرشاخه های رودخانه طرق از در ارتفاعات رو به جنوب بینالود شگل گرفته است.در بستر یکی از سرشاخه های رودخانه طرق، مواد آهکی نرم در میان سنگ ها دچار فرسایش شده اند و شکل های ژئومورفولوژی دولین را ایجاد کرده اند و در واقع از دیدگاه مردم عادی این منطقه تنها هفت حوض زیبا با چشم اندازی زیباتر ایجاد شده در طی مسیر رودخانه است. بعد از عبور از ۷ حوض اصلی که در امتداد هم قرار گرفته اند، به تک حوض های بزرگ میرسید. بکر و دست نخورده بودن این منطقه، پرتردد و پر بازدید نبودن و سکوت عجیبی که در آن حکمفرما است آرامش عجیبی به شما هدیه می کند؛ تنهاصدای جریان آب، گوش ها را نوازش می دهد.
برای دیدن این جاذبه طبیعی زیبا در مشهد، باید به سمت کوههای خلج در اطراف مشهد رفت. این منطقه در جنوب شرقی مشهد و حدود ۷کیلومتر از آن فاصله دارد. پس از واردشدن به شهرک سیدی و جاده خلج، بعد از طیکردن حدود ۳کیلومتر از جاده، به دوراهی میرسید. باید بزرگراه و سپس آسفالت سمت چپ را ادامه بدهید تا به یک میدان برسید. در بستر یکی از سرشاخه های رودخانه طرق، مواد آهکی نرم در میان سنگ ها دچار فرسایش شده اند و شکل های ژئومورفولوژی دولین را ایجاد کرده اند و در واقع از دیدگاه مردم عادی این منطقه تنها هفت حوض زیبا با چشم اندازی زیباتر ایجاد شده در طی مسیر رودخانه است . اگر قصد سفر به این منطقه را دارید باید بدانید بعد از رسیدن به این میدان مجبورید خودرو را پارک کنید. حدود ۲ کیلومتر از مسیر را پیاده طی کنید تا به هفت حوض برسید. بهدلیل و جود سنگهای صاف و صیقلی باید جانب احتیاط را پس از ورود به منطقه در نظر داشت. به گردشگران پیشنهاد میشود تا حد امکان و بهعلت کوهستانی بودن منطقه بین طلوع تا غروب آفتاب از محیط طبیعی و دلپذیر این مکان بهره برده و وسایل و لوازم مناسب از قبیل کفش، لباس و… به همراه داشته باشند. برای چادرزدن در منطقه آذوقه همراه خود ببرید، چون در آن حوالی مغازه یا سوپر مارکتی پیدا نمیکنید.مسئله دیگر صاف، صیقلی و مسطحبودن بیش از حد سنگهای آنجاست. اگر میخواهید از هر هفت حوض به راحتی عبورکنید و لذت دیدن طبیعت بیمانند آن را از دست ندهید کفشهای راحتی بپوشید که بتوانید راحت روی سنگها حرکت کرده و از آنها عبور کنید. در پایان دوربین عکاسی را فراموش نکنید و مراقب باشید بعد از آنکه محیط را ترک می کنید، از خود اثری باقی نگذارید. نه زباله، نه یادگاری و نه آسیبی که محیط را زشت و آلوده کند.
مهمانی رنگها بر مخمل سبز زمین
کمی آنطرفتر از شهر بلداجی (گز بلداجی را که خاطرتان هست؟ محصول همین شهر زیبای چهارمحال و بختیاری است!) چمن زار نسبتا وسیعی قرار دارد که شاید نمونه اش را در هیچ جای دیگر ایران ندیده باشید. چمن زاری که نزدیک به تالاب چغاخورقرار گرفته و محل سکونت و تردد ایلات بختیاری است. مساحت این مرغزار را حدود ۷۰۰ هکتار برآورد می کنند اما در ماههای اردیبهشت تا مهر که سطح آب تالاب رو به کاهش میگذارد، وسعت مرغزار از این هم بیشتر می شود. اگر به این تالاب سفر کنید، می توانید با یک تیر چند نشان بزنید و طبیعت بکر و آب و هوای لطیف و فرهنگ و آداب و رسوم مردم بختیاری را در کنار هم تجربه کنید. رنگ در زندگی محلی های این منطقه حرف اول را می زند انگار که هر جا پا بگذارید، رنگ ها شاد و سرزنده را می بینید. بر پیراهن زنان و دختران بختیاری، بر گلیم های دست بافت عشایر و بر زیورآلات چهارپایان دشت. در مرغزار چغاخور، توشمالها (نوازندگان محلی) اگر سرحال باشند و سازشان را همراه داشته باشند، می توانند برایتان نغمههای حماسی بختیاری را بنوازند و شما با خوش شانسی تمام می توانید این موسیقی های سنتی را به صورت زنده بشنوید. سواران بختیاری هم هر از گاهی از مقابلتان می گذرند و بین سیاه چادرها جا به جا می شوند. سیاهچادر محل اسکان افراد ایل در قشلاق و ییلاق است؛ دست بافتهای از پشم بز که با به هم دوختن آنها فضایی مناسب برای زندگی به وجود میآید. این سیاه چادرها را در محل زندگی ایلات بختیاری می توانید ببینید. شاید در هیچ سفری به اندازه این سفر، چشمانتان با رنگ ها درگیر نشوند. رنگ در زندگی محلی های این منطقه حرف اول را می زند انگار که هر جا پا بگذارید، رنگ ها شاد و سرزنده را می بینید. بر پیراهن زنان و دختران بختیاری، بر گلیم های دست بافت عشایر و بر زیورآلات چهارپایان دشت. اگر این تالاب چغاخور سفر کنید، می توانید با یک تیر چند نشان بزنید و طبیعت بکر و آب و هوای لطیف و فرهنگ و آداب و رسوم مردم بختیاری را در کنار هم تجربه کنید.
تالاب وسیع : تالاب بینالمللی چغاخور هم با مساحت ۲۳۰۰ هکتاری اش فرصت خوبی به شما می دهد تا یکی از مهم ترین تالاب های دنیا را تجربه کنید و از تماشای طبیعت زیبا و حیات وحش آن لذت ببرید. در نزدیکی این تالاب ۸۵ گونه گیاه و آبزی وجود دارد و پرنده های مهاجر زیادی مثل حواصیل، لک لک سفید، خروس کولی، کشیم، باکلان، مرغابی سانان، فلامینگو، یلوه، اکراس، قو، سلیم و کاکائیها ساکنان فصلی این تالاب هستند. اما مهم تر از همه، ماهی های کمیاب و ارزشمندی هستند که در تالاب چغاخور زندگی می کنند مثل گونه ای از گامبوزیا (کپور دندان) که از نظر ژنتیکی ویژگی های منحصر به فردی دارد. در حاشیه این تالاب، می توانید تالاب های دیگری را ببینید که بردارزاده های چغاخور به شمار می روند! مثل تالاب گندمان و سولگان که با ارزش های بی نظیر طبیعی و گردشگری شان واقعا دیدنی به نظر می رسند. این تالاب در دامنه ارتفاعات برآفتاب و کلار و در مسیر جاده شهرکرد-خوزستان قرار گرفته و برای دیدن آن کافی است از شهرکرد ۶۵ کیلومتر فاصله بگیرید تا تنها چند قدم با طبیعت بکر و زیبای این تالاب فاصله داشته باشید. اما اگر بخواهید راه های دسترسی به این تالاب را دقیق تر بدانید، باید بگوییم که دسترسى به تالاب چغاخور از طریق جاده آسفالته بروجن- ناغان و شهرکرد- ناغان و راه آسفالته سرد روستاهاى حاشیه در ضلع غربى در جنوب شرقى تالاب امکان پذیر است.
نماد اسلام درآفریقا
در «بحارالانوار» حدیثی از پیامبر اسلام(ص) نقل شده که در آن از «قیروان» به عنوان منبری از منبرهای بهشت نام برده شده است؛ شهری که، نامش را از واژه فارسی «کاروان» گرفته و در اشعار حافظ و مولانا و دیگر شعرای بزرگ ایرانی وارد شده است. قیروان (Qayrawan) در تونس قرار دارد و به زعم مسلمانان سنی، بعد از مکه، مدینه و بیتالمقدس، چهارمین شهر مقدس اسلام است؛ گرچه شیعیان، شهر نجف اشرف در عراق را شایسته این مقام میدانند، اما صرف نظر از این موضوع، اهمیت قیروان در جهان اسلام به دلیل موقعیت جغرافیایی و تاریخیاش و عالمان و محدثانی که در این شهر پرورش یافتهاند، چنان پررنگ است که آشنایی با آن را اجتنابناپذیر میکند. قیروان، بیشک نماد تمدن اسلام در آفریقا است، نخستین شهری که اعراب مسلمان پس از ورودشان به آفریقا در این قاره بنا نهادند و بعد از توسعه آن مسلمانان بیشتری در آن سکونت پیدا کردند و کمکم شهرت علمی و دینی آن در سراسر عالم اسلام پراکنده شد.
میراث جهان اسلام : شهر قیروان که اکنون جزو میراث جهان اسلام به شمار میآید و سال ۲۰۰۹ به عنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام انتخاب شد، در دوران فتوحات اسلامی نقش استراتژیک ویژهای داشت. عقبه بن نافع سردار سپاه اسلام، آفریقای شمالی را در سال ۵۰ هجری (۶۷۰ میلادی) که آغاز فتوحات اسلامی در آفریقا بود، فتح کرد و شهر قیروان در تونس را بنا کرد. او این شهر را به منظور استقرار مسلمانان ساخت تا بتواند اسلام را در آفریقا اشاعه دهد. از این رو این شهر آغازگر تاریخ تمدن اسلام در مغرب عربی است. او زمانی که وارد این شهر شد اهالی قیروان را جمع کرد و گفت: «خداوند این شهر را سرشار از علما و فقها گرداند و با اسلام عزت یابد. پروردگارا، این شهر را از هتک حرمت و آتش برحذر دار!» از آن دوران به بعد قیروان به شهری مترقی شهرت یافت بویژه در دوران اغالبیها (سلسله اغالبی) که مرکز علم و فرهنگ بود و بیشتر اندیشمندان و علما از شهرهایی چون بغداد، کوفه، بصره و حتی یونان به این شهر میآمدند تا علوم مختلف را در آن فراگیرند. اغالبیها قیروان را به عنوان پایتخت برگزیدند و تمام تلاش خود را برای آبادانی آن به کار بردند و قیروان مرکز تمدن و فرهنگ طی عصرهای مختلف شد. از ویژگیهای این شهر میتوان به ساخت بیتالحکمه به عنوان نخستین دانشگاه اسلامی که مرکز تجمع اندیشمندان و علمای بزرگ جهان بود اشاره کرد، که فعالیتهای علمی و فکری بسیاری در آن شکل میگرفت. به طوری که شیخ سحنون و مالک بن انس علمای بسیاری را پرورش و رشد دادند. همانطور که کوردوبا (قرطبه) در اندلس و فاس در مراکش مراکز علمی مسلمانان بودند، قیروان نیز از نخستین مراکز علمی در آفریقا بود و نقش کلیدی در تدریس و پرورش و اشاعه علوم دینی داشت. معماری این شهر در دوران فاطمیها به اوج خود رسید به طوری که بناهای تاریخی به منظور ارائه ابعاد معنوی علمی و معرفتی این شهر ساخته شد و به شهری دینی تبدیل شد که فعالیتهای دینی آن در ماه مبارک رمضان و میلاد پیامبر اکرم(ص) بسیار برجسته بود.
اولین مسجد آفریقا : هر چیزی در قیروان با عظمت و بزرگی اسلام ساخته شد. بویژه مسجد عقبه بن نافع به عنوان بزرگترین آثار اسلامی در آفریقا به شمار میرود. این مسجد با برخورداری از تزئینات زیبا و برجسته یکی از آثار باستانی و مفاخر مهم جهان اسلام است که نهتنها الگویی برای ساخت مساجد آفریقایی بود، بلکه بسیاری از معماران غربی نیز از آن الهام میگرفتند. به عنوان نمونه بزرگترین مسجد مسلمانان در پاریس نیز بر اساس معماری این مسجد ساخته شده است. مسجد عقبه بن نافع سال ۵۵ هجری ساخته شد. این مسجد در ابتدا بسیار کوچک بود و سقف آن روی ستونها به صورت مستقیم قرار داشت، اما با گذشت زمان و در مراحل مختلف تاریخ اسلام ضمن تغییرات بسیار با تزئینات زیبا آراسته شد. شکل خارجی مسجد به گونهای است که بیننده تصور میکند، دژی مستحکم در اطرافش قرار دارد و از آن حفاظت میکند. اولین کسی که پس از عقبه بن نافع مسجد جامع را ترمیم و بازسازی کرد، حسان بن نعمان غسانی بود که همه مسجد جز محراب آن را تخریب کرد و در سال ۸۰ هجری مسجدی با ستونها و زیرساختهای بسیار مستحکم بنا کرد. در سال ۱۰۵ هجری، والی وقت قیروان زمین شمالی مسجد را خرید و به آن ضمیمه کرد، همچنین مکانی برای وضو اختصاص داد. سپس گلدستهای برای مسجد در بخش دیوارهای شمالی آن کنار چاه جنان ساخت. در سال ۲۲۱ هجری زیادهالله بن اغلب دومین پادشاه اغلبیها به تخریب بخشهایی از این مسجد پرداخت و علاوه بر توسعه، به ارتفاع سقفهای آن اقدام کرد. سپس قبهای تزئینی با سنگهای مرمر بر استوانه محراب ساخت. وی درصدد بود تا محراب را تخریب کند، اما فقهای قیروان به او اعتراض کردند. از این رو وی محرابی جدید با سنگ مرمر و با تزئینات بسیار زیبا بنا کرد. در سال ۲۴۸ هجری احمد بن محمد اغلبی به تزئین منبر و دیوار محراب با سنگها و آجرهای تزئینی اقدام کرد. در سال ۲۶۱ هجری نیز به توسعه صحن مسجد و ساخت قبه بابالبهو پرداخت. در این مرحله مسجد به زیباترین درجه زیبایی خود رسید. در سال ۴۴۱ هجری معز بن بادیس به ترمیم مسجد و تجدید بنای آن اقدام کرد و در ساخت آن از هنر معرقکاری بهره جست که تا امروز در کنارههای محراب مسجد وجود دارد. پس از جنگ هلالیه، حفصیها به تجدید بنای مسجد اقدام کردند. مسجد امروز مقیاسهای اولیه که ابراهیم بن احمد اغلبی تعیین کرده بود را حفظ کرده است، به گونهای که طول زمین مسجد ۱۲۶ متر، عرض آن ۷۷ متر، طول نمازخانه ۷۰ متر، عرض آن حدود ۳۸ متر، طول صحن ۶۷ متر و عرض آن ۵۶ متر است. نمازخانه مسجد تقریبا نیمی از مساحت مسجد را در بر گرفته است.
۵ گنبد و ۱۱ دروازه : مسجد عقبه بن نافع، ۵ گنبد و ۱۱ دروازه ورودى دارد. گلدسته این مسجد از زیباترین گلدستههایی است که مسلمانان در آفریقا آن را بنا کردند و همه گلدستههایی که پس از آن در کشورهای آفریقایی ساخته شدند بر اساس این مسجد بود و جز در موارد نادر با آن اختلاف ندارند. گلدستههای این مسجد با دیگر گلدستههای مسجد تونس، الجزایر و کشورهای آفریقایی همچنین گلدسته مسجد جیوشی مصر شباهت بسیاری دارد. گلدسته این مسجد دارای ویژگی خاصی است، به گونهای که از ۳ طبقه که هر کدام به شکل مربع هستند، تشکیل شده است که طبقه دوم کوچکتر از اول و طبقه سوم کوچکتر از دوم است. ارتفاع گلدستهها به ۳۱ متر و نیم میرسد. گفته میشود که این مناره یکباره ساخته نشده است. بخش اول آن که مستحکمتر است، در دوران هشام بن عبدالملک ساخته و بخشهای دوم و سوم نیز بعدها تکمیل شد. معماری آن به گونهای است که بخش زیرین با استحکام بیشتر توانایی نگهداری بخشهای بالاتر را دارد. این مسجد دارای ۲ قبه است. قبه محراب که از قدیمیترین قبههای ساخته شده در کشورهای آفریقایی است، قبه بابالبهو که ورودی به صحن مسجد بوده و بسیار زیبا تزئین شده است، ۲ قبه که از ورودی نمازخانه در شرق و غرب ساخته شدهاند، قبهای که در جهت غربی مسجد و قبهای که بر بالای گلدسته قرار دارند، قبههای این مسجد را تشکیل میدهند.
جهنم های پر بخار شهر بپو؛ ژاپن
جزیره کیوشو سومین جزیره بزرگ ژاپن، به سبب داشتن فعالیت زمینگرمایی زیاد، چشمههای آب گرم پرشماری را در خود جای داده است. مشهورترین چشمههای آب گرم این جزیره که از شهرت جهانی برخوردارند در نزدیکی شهر «بپو» قرار دارند. این شهر دنج و کوچک بین خلیج دریای داخلی ژاپن و دو آتشفشان غیرفعال در ساحل شرقی جزیره کیوشو قرار گرفته است.بپو بیش از ۲۹۰۰ چشمه آب گرم دارد که این چشمهها روزانه بیش از ۱۳۰ هزار تن آب داغ را از اعماق زمین به بیرون میریزند. این شهر از حیث برخورداری از چشمههای آب گرم طبیعی، پس از پارک ملی یلوستون آمریکا در جایگاه دوم جهان قرار دارد. بخاری که از چشمههای آب گرم این شهر به هوا برمیخیزد چنین مینماید که گویا تمام شهر دچار آتشسوزی شده است.در میان چشمههای آب گرم شهر بپو چشمههای داغ و پر بخاری که در زبان ژاپنی «جیگاکوس» یعنی «جهنم» نامیده میشوند از محبوبیت ویژهای برخوردارند. بپو هشت جیگاکوس معروف دارد که به خاطر داشتن دمای بسیار بالا به حقیقت شبیه جهنمهای کوچکی روی زمین هستند. دمای آب در این چشمهها به ۵۰ تا ۹۹/۵ درجه سلسیوس میرسد، بنابراین نیازی نیست که یادآوری کنیم این چشمهها عموما برای شنا یا آبتنی مناسب نیستند، اما در عین حال از پرطرفدارترین جاذبههای گردشگری ژاپن بهحساب میآیند.چشمههای آب گرم پرشمار شهر بپو گذشته از بحث رونق دادن به صنعت گردشگری در این شهر، نقش مهمی در زندگی روزمره شهروندان ایفا میکنند. بخار برخاسته از این چشمههای طبیعی برای گرم کردن آب مورد استفاده قرار میگیرد که این آب از راه لولهکشی به خانهها و صنایع دایر در شهر منتقل میشود. بخشی از گرمای حاصل از این چشمههای طبیعی برای پختوپز در خانه و رستورانها استفاده میشود. آب این چشمهها نیز برای تحقیقات کشاورزی، تن درمانی و حمام تفریحی مورد استفاده قرار میگیرد. شکی نیست که شهر بپو بزرگترین تفریحگاه چشمههای آب گرم طبیعی در جهان شناخته میشود. در ادامه به معرفی چند نمونه از چشمههای معروف این شهر خواهیم پرداخت.
چینوکی جیگوکو : شگرفترین چشمه آب گرم شهر بپو، چشمه «چینوکی جیگوکو» است که در زبان ژاپنی به معنی «جهنم تالاب خون» است. این چشمه به سبب رنگ قرمز روشنی که دارد به این نام شهرت یافته است. این رنگ براثر وجود دو عنصر اکسید آهن و اکسید منیزیم در آب چشمه نمایان شده است.
اومی جیگوکو : اومی جیگوکو یا «دریای جهنم» از این حیث به این نام خوانده میشود که آب آن به رنگ آبی لاجوردی است و زیبایی یک دریای بیکران را دارد. اما بازدیدکنندگان بایستی فکر آبتنی در این چشمه را از سر بیرون کنند چرا که حرارت آن به ۹۸ درجه سلسیوس میرسد. در باغهای وسیع حوالی این چشمه چند چشمه کوچک دیگر دیده میشود که آب آنها به رنگ نارنجی است.یک تالاب آب گرم هم به رنگ زلال در محوطه باغ وجود دارد که اطراف آن را گلهای نیلوفر آبی به شکل زیبایی پوشانده است. این گلها دارای برگهای بزرگ و ضخیمی هستند که کودکان میتوانند روی آنها تاببازی کنند. دکانهای اطراف چشمه اومی جیگوکو انواع دسر و تخممرغ آب پز را که در آب همین چشمه جوشیدهاند، برای فروش به بازدیدکنندگان عرضه میکنند.
اونیشی بوزو جیگوکو : چشمه «جهنم سر تراشیدهی راهب» به این دلیل بدین نام خوانده میشود که طبق گفته ژاپنیها حبابهای گِل شکلگرفته در این چشمه به سر تراشیده راهبان بودایی شباهت دارد. در کنار این چشمه یک حمام عمومی وجود دارد که دارای چندین استخر شنا است و گردشگران میتوانند اوقات خوشی را در آنجا سپری کنند.
شیراکه جیگوکو : چشمه شیراکه جیگوکو یا «تالاب سفید جهنم» یک تالاب بزرگ است که آب آن به رنگ سفید شیری است. این رنگ در اثر ترکیب طبیعی عناصر اسید بوریک، نمک، سیلیکات سدیم و بیکربنات کلسیم در تالاب پدیدار شده است. در اطراف این چشمه آب، یک باغ زیبا و یک آکواریوم طبیعی قدیمی به چشم میخورد که ماهیان گوشتخوار «پیرانا» در آن پرورش داده میشوند. گردشگران در کنار این تالاب هیچگاه دستشان را داخل آب فرو نمیبرند.
کامادو جیگوکو : کامادو جیگوکو یا «جهنم قابلمهای» دارای چندین تالاب آب گرم است. در ابتدای ورودی این چشمه، تندیس یک اهریمن قرمز رنگ دیده میشود که به قول ژاپنیها نگهبان مجموعه است. در اینجا بازدیدکنندگان میتوانند از آب خنک شده چشمه بنوشند، دست و پای خود را در آب چشمه بشویند و از تنقلات خوشمزهای که با حرارت آب چشمه پخته یا آب پز میشود میل کنند.
اونیاما جیگوکو : اونیاما جیگوکو یا «جهنم کوه شیطان» که با نام «جهنم کروکودیلها» نیز شناخته میشود یکی از چشمههای آب گرم شهر دپو است که تعداد زیادی کروکودیل در آن پرورش داده میشود. تفریح هیجانانگیز گردشگران در کنار این چشمه غذا دادن به این جانوران همیشه گرسنه است.
یاما جیگوکو : چشمه «کوه جهنم» از چندین تالاب کوچک آب گرم تشکیل شده که بخار انبوهی روی همه آنها را پوشانده است. نزدیک این چشمه یک باغوحش کوچک وجود دارد که در آن حیوانات بزرگ جثه در قفسهای کوچکی نگهداری میشوند.
تاتسوماکی جیگوکو : تاتسوماکی جیگوکو یا «جهنم آب گرم» از جمله چشمههای طبیعی شهر بپو است که هر ۳۰ تا ۴۰ دقیقه یکبار، حدود ۶ تا ۱۰ دقیقه آبفشانی میکند. ارتفاع آب فشان این چشمه به ۵۰ متر میرسد، اما تختهسنگی که بر فراز آن قرار گرفته نمیگذارد آب از ارتفاع مشخصی بالاتر برود. حکمت وجود این تختهسنگ در بالا سر آب فشان این است که از پاشیدن آب داغ به سراسر محوطه و روی گردشگران جلوگیری میکند.