گردشگری

 
 

مناره آجری خرم‌آباد آثارسلجوقیان

menar-khoram-abad.jpg3

مناره آجری خرم‌آباد؛ از آثار دوره سلجوقیان است و در قسمت جنوبی شهرستان خرم‌آباد قرار دارد . این مناره با حدود ۹۰۰ سال قدمت، یکی از آثار باستانی ارزشمند استان لرستان و شهرستان خرم‌آباد است. استان لرستان جایگاه آثار باستانی و تاریخی فراوانی است که می‌توان آنها را به سه دوره پیش از تاریخ، دوره ایران باستان و دوره اسلامی تقسیم کرد. یافته‌های پیش از تاریخ لرستان، بیشتر شامل نقاشی‌‌ها، کنده‌‌کاری‌های غارها، سفالینه‌ها و اشیای مفرغی می‌باشد… در گذشته کاروان‌های زیادی به کمک این مناره راه خود را پیدا کرده‌اند و دیده‌بان‌های زیادی از بالای آن دشمن را دیده‌اند و مردم را به موقع از خطر حمله آگاه کرده‌اند. با توجه به سبک معماری بنا، احتمال می رود این اثر تاریخی مربوط به دوره فرمانروایی دیلیمان باشد. این یادمان ارزشمند، که بنائی استوانه‌ای شکل است به عنوان میل راهنما و برای هدایت کاروان‌ها در کنار شهر قدیم شاپورخواست احداث شده است. در گذشته از این اثر ارزشمند برای هدایت کاروان‌‌هایی که به سمت شهر قدیمی شاپورخواست می‌آمدند استفاده ‌شده ‌است. اما اکنون از فراز مناره آجری در شهر خرم آباد می‌توان دورترین چشم اندازهای زیبای شهر را مشاهده کرد.ورودی مناره در جبهه غربی روی سطح پایه قرار گرفته و بقایای معماری سنگ و گچ با دیوارهای ضخیم در مجاورت مناره بیانگر وجود تأٍسیساتی نظیر کاروانسرا و مسجد و … است. بلندای آن بر اثر عوامل طبیعی کاهش یافته و اکنون با احتساب پایه سنگی، ارتفاع آن به ۵/۲۹ متر می‌رسد. قطر بنا در پائین‌ترین قسمت به ۵/۵ متر کاهش می‌یابد. فضای داخلی آن از ۹۹ پله تشکیل شده است. ورودی مناره در جبهه غربی روی سطح پایه قرار گرفته است. در گذشته از این اثر ارزشمند برای هدایت کاروان‌‌هایی که به سمت شهر قدیمی شاپورخواست می‌آمدند استفاده ‌شده ‌است. اما اکنون از فراز مناره آجری در شهر خرم آباد می‌توان دورترین چشم اندازهای زیبای شهر را مشاهده کرد. مناره آجری خرم‌آباد در سال ۱۳۷۶ توسط سازمان میراث فرهنگی با شماره ۱۹۳۰ در فهرست آثار ملی ایران با ثبت رسید.

دشت مغان اردبیل

ir2658

دَشت مُغان نام جلگه‌ای است در شمالی‌ترین قسمت استان اردبیل در شمال باختری ایران. مغان جلگه‌ای است در غرب دریای خزر که قسمت عمده آن در جمهوری آدربایجان و بخشی نیز در شمالی‌ترین قسمت استان اردبیل در شمال غربی ایران قرار گرفته‌است. منطقه مغان از شمال به رود ارس، از جنوب به رشته کوه صلوات و ادامه کوههای تالش، از غرب به دره رود و از شرق به دریای خزر محدود است. پس از معاهده ترکمنچای قسمت عمده مغان به روسیه تزاری واگذار شد.دشت مغان سرزمینی هموار و مسطح است که از آبرفت‌های رودخانه ارس و شعبات آن بوجود آمده‌است، بغیر ازمرز مشترک مغان با مشکین شهر و جمهوری آذربایجان در منطقه جنوبی و جنوب شرقی گرمی که شکل کوهستانی دارد در بقیه نقاط آن عارضه مهمی به چشم نمی‌خورد. این منطقه در حوزه آبریز دریای خزر واقع شده‌است. دشت مغان دنباله جلگه‌های ساحلی غرب خزرمی باشد که ارتفاع متوسط آن در کرانه‌های رود ارس و بالهارود بین ۵۰ تا ۱۰۰ متر است و بتدریج به طرف جنوب با شیب کم به ارتفاع آن اضافه می‌شود. مغان از سه شهر تشکیل یافته است . پارس آباد مغان ، بیله سوار مغان ، گرمی (مغان ) .البته بخش های مختلفی هم اکنون اضافه شده است . جعفرآباد، اصلاندوز از آنجمله است . برای یافتن اطلاعات بیشتر سایت اینترنتی مغان ارس مطالب مفیدی در خصوص مغان دارد. مغان ارس اگرچه در پارس آباد مغان نوشته می‌شود اما سعی دارد به مطالب کلی مغان از جنبه‌های مختلف بپردازد. اخیرا در سایت مغان ارس تصاویر ورزشی از زمانهای قدیم قرار داده شده است . این موضوع نشان می‌دهد مغان فرهنگ لازم برای ورزش را همیشه در خود داشته است .مقالات مفیدی در رابطه با مغان در بخش دشت مغان این سایت وجود دارد.

مغان در کتب تاریخی : پروفسور ریچارد تاپر از اساتید بازنشسته دانشگاه لندن اخیرا در نامه‌هایی که برای سایت مغان ارس نوشته است بهمراه انها تصاویری که خودش از زندگی عشایری در دشت مغان در آنزمان تهیه کرده است را نیز فرستاده است و گفته است که عکسها و فیلمهایی از دشت مغان در ۴۶ سال قبل تهیه کرده است که انها را در وبسایت خودش که قرار است راه اندازی شود قرار خواهد داد. از نامه‌های پروفسور ریچارد تاپر در اینجا قرار می دهیم که به مدیر مغان ارس فرستاده است و در این نامه ایشان به گوشه‌هایی از تاریخ مغان که خود در ثبت ان تاثیر داشته است اشاره کرده است. نام کتاب ایشان که ترجمه شده است عشایر دشت مغان می‌باشد. نقل از سایت مغان ارس : ” مجردی عزیز ! بخاطر ارسال سریع پاسخ نامه از شما متشکرم. از دریافت آن خوشحال گردیدم. باید عذرخواهی کنم بخاطر اینکه به زبان انگلیسی می نویسم. اما بروشنی پیداست که سواد انگلیسی شما بسیار بهتر از زبان فارسی و ترکی من می‌باشد و بعلاوه کامپیوتر من مکینتاش است و خط های غیر لاتین را خیلی خوب ساپورت نمی‌کند. من بسیار خوشحالم که کتابم به خوبی به دشت مغان رسیده است. همانطوریکه مستحضرید ترجمه ممکن است به این خاطر انجام گرفته است که کتاب نوشته شده من به زبان انگلیسی یکی از جوایز ” بهترین تحقیق فرهنگی سال” را چند سال قبل در زمان ریاست جمهوری آقای خاتمی به خود اختصاص داد. من خیلی ناراحت شدم از اینکه نتوانستم بعلت بیماری مادرم شخصا برای دریافت جایزه حضور بهم رسانم.چند مطلب دارم که ممکن است برایتان جالب باشد و به عرض عالی میرسانم. اول اینکه من سایت آقای باقرزاده را هم بازدید کردم که یک سایت پرباری است. برایم خیلی جالب می‌شد اگر ترجمه داستان نوراله بیگ قوجه بیگلو آقای اسدی را می دیدم.( من هنوز نوار ضبط شده اوریجینال را دارم. )

همچنین برایم جالب بود که تصاویر خودم و همسر سابقم خانم نانسی را در ۴۵ سال قبل دیدم. تصویر ما را در کنار حاتمی ( پسر حاتم بیگ ) نشان می‌داد که یادآور آن زمان برایم بود. در ایمیل حاضر دو عکس که تعلق به من دارند و مربوط به آن زمان (تابستان ۱۹۶۵) می‌باشد را الصاق کرده ام. در آن عکس نانسی را نشان می‌دهد و آقای حاتمی و برادر جوانترش منوچهر را نیز در بردارد.همچنین تصویری از اولین دیدارم از شاهسونها را الصاق کرده ام که در تابستان ۱۹۶۳ گرفته شده است و برادر بزرگتر ایشان آقای علیخان را در بیرون از آلاچیق نشان می‌دهد ، برادر بزرگتر ایشان بالاخان ( بطرز غم انگیزی در تصادف رانندگی یکسال بعد درگذشت و پرچم سیاه در آلاچیق در تصویر اول به نشانه سوگواری برای مرگ وی می‌باشد. ) آخرین بار علیخان را در مشگین شهر و منوچهر را در تهران در سال ۱۹۹۳ دیدم. (توضیح : همچنین یک تصویر رنگی در سایت مغان شهر وجود دارد که بنام نانسی تاپر ، همسر ریچارد تاپر درج شده است که لباس محلی پوشیده است و در کنار علیخان رییس گیکلو ایستاده است. این در واقع تصویر نانسی نیست. اما تصویر مربوط به موگول اندروز (Műgűl Andrews) همسر پیتر اندروز (Peter Andrews) می‌باشد که با همدیگر علیخان را چند سال بعد از ما ملاقات کردند. من اندروز را خیلی خوب می شناسم . آنها در آلمان زندگی می‌کنند و پیتر متخصص پیشرو در دنیا در خصوص چادرهای پوشیده از نمد از قبیل آلاچیق شاهسونها می‌باشد. باید اضافه نمایم که نانسی و من متاسفانه دیگر با هم زندگی نمی کنیم. ما دو پسر داریم ، هر دوی آنها اکنون سی ساله هستند. روارد (Ruard) موسیقی شناس می‌باشد.( او هم اکنون در شانگهای چین در حال تحقیق می‌باشد. ) ادوارد (Edward) پسر دیگرم پزشک است و در لندن زندگی می‌کند. در این میان ، من دوباره ازدواج کرده ام و همسرم خانم دکتر زیبا میرحسینی انسان شناس و ایرانی است.زیبا و من بطور مختصر پارس آباد را دیدار کردیم در سالهای ۱۹۹۳ و ۱۹۹۵ و همین آخرین دیدارم از ایران بود. ( زیبا هر از چندی به دلیل اینکه خانواده اش در تهران است به ایران می‌آید. ) امیدوارم بزودی دوباره به ایران بیاییم.

من شمار زیادی تصاویر از دیدارم با شاهسونها دارم. همه آنها را اسکن کرده ام بصورت دیجیتالی موجود هست. کیفیت متاسفانه خیلی خوب نیست. همین امر در رابطه با برخی فیلم ها که من گرفته ام نیز صدق می‌کند. اکنون که من بازنشسته هستم امیدوارم بزودی وبسایت خودم را کامل کنم و تعدادی از تصاویر و فبلم ها را در آنجا قرار خواهم داد. همچنین لینک سایتهای مغان شهر و مغان ارس را نیز قرار خواهم داد. از موضوعات مربوط به شاهسونها و موضوعات دیگر نیز در این سایت قرار خواهد گرفت. در این ایمیل تصویر خودم را هم که اخیرا تهیه شده و صفحه‌ای از مجله( ” alumni magazine “) دانشگاه را که خودم در آنجا تدریس می‌کردم برایتان ارسال میدارم.(مرکز مطالعات شرقی و آفریقایی لندن). به اطلاع میرسانم که اخیرا کتاب دیگری منتشر کرده ام به همراه دوستم جان تامپسون (Jon Thompson) در خصوص عشایر ایران The Nomadic People of Iran)) کتاب شامل مقالاتی در خصوص گروههای عشایری عمده می‌شود ، اما توجه اصلی این کتاب به مجموعه شگفت انگیز تصاویر گرفته شده بوسیله نصراله کسرائیان معطوف می‌باشد. کتاب دیگری که من ویرایش کرده ام در خصوص سینمای جدید ایرانی به زبان ترکیه‌ای در استانبول ترجمه شده است اما هنوز تا آنجا که من می دانم به زبان فارسی ترجمه نشده است. با بهترین آرزوهای بیشتر – ریچارد تاپر انگلستان – لندن

مسجد جامع کبیر نی‌ریز

6

مسجد جامع کبیر نی‌ریز، یکی از کهن‌ترین مسجدهای ایران و به باور برخی از آتشکده‌های زرتشتیان بوده که در دورهٔ اسلامی به مسجد تبدیل شده است. ایوان‌های به جا مانده از این مسجد به شیوهٔ معماری دورهٔ ساسانیان ساخته شده است.این بنا در نهم مرداد ۱۳۱۲ خورشیدی در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید و هم‌اینک زیر پوشش و پشتیبانی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری ایران قرار دارد.

تاریخچه : برابر نوشتهٔ مقدسی، تاریخ‌نگار سدهٔ چهارم هجری، ایوان اصلی این مسجد در سال ۳۴۰ هجری قمری ساخته شده است.در بازسازی‌هایی که در سال‌های ۳۶۳، ۴۶۰ و ۵۶۰ هجری قمری انجام شد، ساختمان و محوطهٔ مسجد گسترش یافت و ایوان کوچک‌تری روبروی ایوان اصلی بنا گردید. این مسجد یکی از بناهای تاریخی و از قدیمیترین مساجدی است که در سده های نخستین اسلامی بنا شده است . برخی این مسجد را آتشکده دانسته و گفته اند که در دوره ساسانیان ، آتش مقدس را از آتشکده کاریان به آنجا می آوردند . در اینکه در نی ریز آتشکده بوده تردیدی نیست ، اما اینکه این مسجد در مکان آتشکده بنا گردیده جای تردید است . این مسجد زیبا برای اولین بار بوسیله ” آندره گدار ” مدیر کل سابق باستانشناسی ایران مورد بررسی قرار گرفت و کتیبه های محراب آن خوانده شده در کتاب آثار ایران از نشریات اداره کل عتیقات ترجمه آقای سید محمد مصطفوی در صفحه ۱۰۰ مطالب کوتاهی راجع به مسجد جامع نیریز درج گردیده و چنین توضیح داده شده که ایوان اصلی مسجد به شیوه بناهای ایوان دار بنا گشته و بقیه مضافات بنای فعلی مسجد جامع بتدریج در قرون متمادی احداث گردیده است و قدیمیترین قسمت مسجد ایوان است که در قسمت جنوبی به چشم می خورد . بناهای پیرامون آن الحاقی است . ایوان اصلی دارای طاقی ساده ، گاهواره ای شکل بوده و ضلع پیشین ایوان سر تا سر باز و ضلع عقب ایوان را دیوار ضخیمی مسدود نموده که محراب قدیمی در همین دیوار احداث گردیده است ، اضلاع شرقی و غربی ایوان هر یک دارای پنج طاق نمای عمیق است که فعلاً از صورت طاق نمایی خارج گردیده اند . تاریخهای تغییرات و تعمیرات مسجد بر سردر ورودی و قدیمیترین تاریخها در محراب ایوان به چشم می خورد و قدیمیترین تاریخ را که در مسجد جامع نیریزمی توان یافت  سال ۳۶۳ سال بنای محراب ایوان جنوبی است ولی امکان دارد تاریخ قدیمیتر از آن نیز در مسجد وجود داشته باشد که از میان رفته است . محراب دارای تاریخهای متعددی است :

تاریخ اول : چنین خوانده می شود : فی سنه ثلث و ستین و ثلث مائه ۳۶۳
تاریخ دوم : فی سنه ستین و اربعماً ۴۶۰
تاریخ سوم : فی سنه ستین و خمساله السقف ۵۶۰
تاریخ چهارم : چنین خوانده می شود : امرالموبی عماد الملک و الدوله و عزه نصره فی جمادی الثانیه د راین تاریخ عدد خوانده نمی شود و چون نوشته آن مجاور زمین بوده هنگام تعمیر صدمه دیده و به جای آن نقوش هندی ترسیم گردیده اند . کتیبه های محراب مذکور از نمونه های جالب گچ بری و کتیبه ای به خط ثلث بر دور محراب نصب شده که اسامی دوازده امام را با زیبایی خاص بر دور آن گچ بری نموده اند . ( سنه ۹۴۶ ) دور محراب دارای گچ بری های بسیار زیبا است و آیات قرآنی در بین تزیینات گچ بری با خط کوفی دیده می شود . این کتیبه مربوط به تعمیراتی است که در دوره شاه طهماسب صفوی در مسجد صورت گرفته است .
تاریخ های محراب که در بالا از آن سخن داشتیم به ادوار زیر تعلق دارند : تاریخ ۳۶۳ مربوط به تعمیراتی است که در دوره عضدالدوله دیلمی در مسجد مذکور امجام شده و تاریخ ۴۶۰ مربوط می شود به تعمیرات در دوره سلجوقیان دوره سلطنت آلب ارسلان سلجوقی . سال ۵۶۰ مربوط می شود به تعمیرات مسجد در دوره خوارزمشاهیان و دوره سلطنت سلطان ایل ارسلان خوارزمشاهی . در سمت چپ دیوار محراب نیز کتیبه هایی گچ بری شده است . که متأسفانه تاریخ ندارد . به پیشانی سردر ورودی مسجد نیز سه کتیبه مربوط به تعمیرات مسجد باقی است که تاریخ یکی از آنها ۱۳۰۰ هجری و مربوط به تعمیرات دوره قاجاریه است . معلم دانشمند مرحوم حاج محمد طاهری در یادداشتهای خود چنین آورده است که نیریز دارای یک مسجد جامع کبیر ( غیر از مسجد جامع کبیر فعلی ) در جنوب بقعه خواجه احمد انصاری که فعلاً بصورت تل خاکی درآمده و آثار مسجد هنوز دیده می شود . در نزدیک یکصد سال پیش مسجد نامبرده و بقعه خواجه احمد انصاری در اثر سیلاب نابود و مرحوم حاجی زین العابدین خان حاکم این شهر تصمیم گرفت که هر دو را تعمیر کند . پس از آنکه بقعه را تعمیر کرد ، او را در حمام به قتل رساندند و موفق به تعمیر مسجد نشد . به روایت دیگر مسجد جامع کبیر کنونی در قرون گذشته بر اثر سیل آسیب فراوان دیده که بعداً از طرف شخصی به نام میرزا نظام که بزرگ عشایر بود تعمیر گردیده و سنگ تعمیر آن در بالای سر درب مسجد مزبور است که این اشعار روی آن نوشته شده است :

 زبده اولاد حیدر وارث خیرالانام     باعث تعمیر مسجد حضرت میرزا نظام

خواست چون تاریخ این تعمیر عقل پیر گفت   مسجد الاقصی بود این باب یا بیت الحرام

بزرگترین رصدخانه جهان

ir627

در روزگاری که هنوز خبری از تلسکوپ و دوربین های نجومی نبود، خواجه نصیرالدین طوسی رصدخانه ای را بنا کرد که سال ها به عنوان پیشرفته ترین رصد خانه جهان شناخته می شد. رصدخانه مراغه که در مجموعه تاریخی افلاک نما برای مطالعات فصلی و نجومی دانشمندان ایرانی بنا شد و دستور ساخت آن را هلاکوخان مغول صادر کرده بود. رصد خانه مراغه، که این روزها آثار کمی از آن به جا مانده است، یادگاری از دوران طلایی علم و فرهنگ ایران در دنیا به حساب می آید که درسال۶۵۷ بنا شد و در برپایی آن شخصیت های بزرگی مثل علامه قطب الدین فخرالدین مراغی، محی الدین مغربی، علی بن محمود نجم الدین الاسـطرلابی و دیگر بزرگان آن روزگار شرکت داشته اند.بنای این رصدخانهه ۱۵سال به طول انجامیده است و در این مدت به فرمان هلاکوخان که عاشق علم و فرهنگ بود، کتاب ها و ابزارهای علمی و نجومی زیادی در آن جمع شده است. این مجموعه تا سال ۷۰۳ هجری یعنی تا زمان سلطان محمّد خدابنده مشغول به کار و آباد بوده ولی بعد از آن به دلیل تغییر پایتخت و بی توجهی حکام، رفته رفته تخریب شد. حمدالله مستوفی در یادداشت های خود آورده است که این بنا در سال ۷۲۰ ویران بوده است. با این حساب عمر رصدخانه مراغه به یک قرن هم نرسیده است.ساختمان اصلی این رصدخانه به شکل برجی استوانه‌ای ساخته شده است و در ساختمان‌های کناری آن یک کتابخانه و استراحتگاهی برای کارکنان در نظر گرفته شده است. برج مرکزی قطری به اندازه ۲۲ متر دارد و ضخامت دیوار آن به ۸۰ سانتی متر می رسد. در فضای داخلی آن هم یک راهرو و ۶ اطاق تعبیه شده بود که همه از جنس قلوه سنگ، لاشه، سنگ های تراش خورده و ملات گچ بوده اند. در ورودی برج آجری هم کاشی های بزرگ لعابدار در سه طرح و نوع مختلف به کار رفته است.رصدخانه مراغه که این روزها به عنوان یک اثر تاریخی و جاذبه گردشگری شناخته می شود، مهم ترین کارکرد را در دنیای نجوم آن روزگار داشته است. به طوری که در این رصدخانه کتاب‌خانه‌ای با بیش از ۴۰۰ هزار جلد کتاب و ابزارهای اخترشناسی وجود داشته که در نوع خود در دنیا بی نظیر است. بد نیست بدانید که این رصدخانه فقط مخصوص رصد ستارگان نبوده و در دوره خود، شبیه یک سازمان علمی گسترده عمل می کرد که بیشتر شاخه‌های علمی در آن تدریس می شد. سال ها بعد، قوبیلای قاآن امپراطور چین و برادر هلاکو خان کارشناسانی برای آموزش و الگو برداری از رصدخانه مراغه به این شهر فرستاد تا طراحی اولیه این رصدخانه را کپی برداری کرده و بعد از مراجعت به چین رصدخانه ای با همین الگو بسازند. علاوه بر این، گفته می شود که رصدخانه های سمرقند، استانبول و هند از روی رصدخانه مراغه ساخته شده اند. برای دیدن این رصدخانه، باید به شهرستان مراغه در  ۱۴۷‬کیلومتری جنوب تبریز سری بزنید و آن را در زیر در گنبد سفید رنگی که برای محافظت از بقایای آن ساخته شده، ببینید.

کلاه فرنگی بیرجند

2948433_706

ارگ حسام‏الدوله (مشهور به کلاه فرنگى) منسوب به امیر حسن خان شیبانى مى‏باشد و برخى آن را « ارگ کلاه فرنگى»  مى‏نامند. این ارگ متعلق به امیر علم خزیمه بوده که ایشان آن را به فرماندارى بیرجند اهدا نمود . سازمان میراث فرهنگى این بنا را به عنوان یک ساختمان قدیمى و ارزشمند به ثبت رسانده است. این ارگ به شکل شش ضلعى و در رأس به شکل مخروط و به رنگ سفید مى‏باشد و چشم عابرین را از لحاظ زیبائى و طراحى خیره مى کند. در مجاورت این ارگ در سنوات اخیر فرماندارى بیرجند ساخته شده است. آقاى محمد حسین حدیدى‏پور ،تاریخ بناى آن را سالهاى ۱۲۶۴ تا ۱۳۱۳ هجرى قمرى مى‏داند. مصالح این ساختمان از گل، آجر، آهک و ساروچ مى‏باشد.

این اثر تاریخی که زمانی مقر حکومتی بود از یادگارهای اواخر دوره زندیه و اوایل دوره قاجار می‌باشد. : عمارت ارگ صرف نظر از فرم ویژه “زیگوارتی” و “شش اشکوبه” از چند بخش مهم تشکیل شده است. بخش هم کف بنا با داشتن کاملترین نقشه و فضاسازی، جایگاه ویژه‌ای در این بنا دارد. فضای ورودی ارگ جلوتر از طبقه هم کف ساخته شده و با چند قوس زیبا و چشمگیر طاقهایی را در آن بوجود آورده است.مجموع فضاهای بوجود آمده در طبقه هم کف ، علاوه بر دارا بودن تزیینات و فنون تزیینی گوناگون به گونه‌ای طراحی شده که فضاهای مختلف مانند هشتی ، گنبدی‌ها و اتاق‌ها به وسیله دالان‌های ارتباطی با هم مرتبط می‌باشند. حوضخانه بنا نیز مرکزیتی را در طبقه هم‌کف بوجود آورده بطوریکه ورودیهای مختلفی از فضای پیرامون حوضخانه به این محل گشوده می‌شوند. محوطه حوضخانه یک متر از کف اصلی بنا پایین تر است و به صورت هشت ضلعی طراحی و ساخته شده است. فضای پیرامون این مکان دارای طاق نماهای تزیینی با مقرنسهای زیبامی‌باشد به تعداد طاق نماها ، سکوهای کوتاهی در بخش تحتانی آن تعبیه شده است.روشنایی فضای حوضخانه از طریق گنبدی گلاه فرنگی و توسط پنجره‌های نورگیر تامین می‌شود. آب نمای زیبایی نیز با فرم مخصوص علاوه بر تهویه حوضخانه ، هوای مطبوعی را در این مکان به وجود می‌آورد. از جمله تزیینات به کار رفته در فضای حوضخانه ، مقرنس ، رسمی‌بندی ، کاربندیهای لانه زنبوری و تزیینات گلدانی است. طبقه اول بنا که به صورت هشت ضلعی بر روی طبقه هم کف ساخته شده ، دارای فضای کمتری است و چند اطاقک در آن ساخته شده است. همچنین سه طبقه دیگر بنا به صورت نمادی ساخته شده و صرفا به دلیل فرم پذیری بنا می‌باشد.