گیلان
لاهیجان شهر چای و ابریشم
این شهر چندان ناآشنا نیست و حتماً قبلاً اسمش را شنیده اید. لاهیجان، یکی از شهرهای استان گیلان است که از همان ابتدا با ساختار شهری بنا شد.از سمت رشت، مرکز گیلان وارد شهر می شویم. اولین میدان، ابریشم نام دارد، شاید برایتان جالب باشد بدانید قبل از اینکه لاهیجان به خاطر چای خوب و مرغوبش مشهور باشد، ابریشمش مشهور بود؛ شهری واقع در مسیر جاده ابریشم که از قدیم الایام در آن به تولید این الیاف لطیف و زیبا می پرداختند به همین علت لاهیجان نام گرفت یعنی «شهر ابریشم». می توانید با من چرخی در لاهیجان بزنید، اولین میدان داخل شهر، اینجا محله بازار است. در دو طرف خود انواع مغازه هایی را می بینید که اغلب مردم آنچه نیاز دارند از انواع خوراک گرفته تا البسه را از اینجا تهیه می کنند. فکر نمی کنم دیدن این محله ها به دور از قدمت و نوع خاص عرضه کالا که در مورد مواد غذایی مانند سبزیجات محلی به کار می رود لطف چندانی داشته باشد. شمال به طبیعت لطیف و زیبایش مشهور است آنجا که در میان شهرها نیز رد پای خود را به جا گذاشته. برای دیدن مناظر زیبای این شهر پیشنهاد می کنم همین طور مستقیم به مسیر خود ادامه دهیم.
از کنار ساختمان بیمارستان، ارشاد اسلامی، آموزش و پرورش و دادگستری و فرمانداری می گذریم. آنقدر پیش می رویم که خیابان تمام شود و حال در جلوی خود مهمانسرای جهانگردی و باغی از درختان نخل و میوه می بینیم و ساعتی روی چمن ها که روزگاری عقربه های فلزی اش بر اعدادی از بوته های شمشاد و گل های بنفشه حرکت می کردند ولی حالا از کار افتاده، مانند بسیاری از زیبایی های رو به زوال این شهر. اگر مسیرمان را به سمت چپ ادامه دهیم به جاده لنگرود و خروجی شرقی شهر می رسیم ولی سمت راست به خیابان شیشه گران و بلوار شهید مطهری منتهی می شود. شیشه گران خیابانی با وسایلی شیک تر نسبت به سایر قسمت های شهر است.اما بلوار شهید مطهری، در فصول بهار و تابستان این بلوار همانند جاده سبزی که دو طرفش درختان چنار سر به هم آورده اند و تاج هایشان مانند گنبدی سبز تمام مسیر جاده را دربرگرفته اند خودنمایی می کند. در سمت راست این خیابان خانه های ویلایی و در سمت چپ آن استخر لاهیجان دیده می شود، این استخر از ابتدا طبیعی بوده بعد خشکش کردند و دورش را با بتون پوشاندند و میان آن جزیره کوچکی ساختند با پلی که به یک سمت این استخر متصل می شود با ساختمانی نه چندان زیبا در وسطش؛ ساختمانی که می شد با اندکی ذوق و سلیقه معماری با آن چشم انداز زیبا چیزی می شد در نوع خود بی نظیر. از کنار درختان چنار و بوته های شمشاد که همچون حصار کوتاهی به دور درختان میوه و بوته های گل رز کشیده شده اند می گذریم اندکی آن طرف تر در پیاده رو کنار استخر درختان دارتالاب به چشم می خورند. بلوار را تا به انتها می رویم و به یک دوراهی می رسیم؛ یکی به بیرون لاهیجان می رود و دیگری با اندکی شیب به طرف بالا به سمت مقبره کاشف السلطنه و باغ کشاورزی، در جلوی مان نیز شیطان کوه با ۴۱۰ پله که می توان از آن به بالای آبشار و کوه رفت(چیزی شبیه به اماکن مقدس تبت) به چشم می خورد، به علت نشست پله ها و عدم رعایت اصول مهندسی و ایمنی در ساخت آنها پیشنهاد نمی کنم که از آنجا به بالا بروید. به سمت راست می پیچیم، خیابانی با درختان کاج و سرو و چنار، شیب جاده را بالا می رویم وقتی به بالای جاده رسیدیم در یک طرف خود کارخانه چای، باغ کشاورزی و مقبره کاشف السلطنه را می بینیم. شاهزاده حاج محمدمیرزا کاشف السلطنه چایکار؛ کسی که برای اولین بار در ۱۰۵ سال پیش ۲۰۰۰نهال چای را با موافقت دولت هند به ایران آورد و در لاهیجان کاشت.
روحش شاد، همین فرد بود که شهرتی جهانی به این شهر بخشید. اما باغ کشاورزی؛ باغی زیبا با گیاهانی نادر از سراسر دنیا که رو به نیستی است. خوب یادم می آید هرگاه در دوران کودکی ام از کنار این باغ می گذشتم دلم می خواست به درونش بروم، سال ها گذشت و امروز گاهی به آنجا می روم، نه که لذت ببرم، تا شاید بتوانم یکی از بیماری های گیاهان زیبای آنجا را شناسایی کنم. حیف بوته های گل سرخ و پیچ امین الدوله، حیف نخل ها و درختان کاج و سرو و افرا، آن همه زیبایی رو به انحطاط. کاش می شد زمان را برایشان نگه داشت، کاش یادمان می ماند کاری نکنیم که به قانون زمین بربخورد؛ جایی که همیشه دوستش داشتم و برایم مظهر زیبایی بود حالا وقتی واردش می شوی… برگردیم، خب کجا بودیم کنار آرامگاه کاشف السلطنه؛ برمی گردیم و از خیابانی که به سمت بام سبز و تله کابین می رود بالا می رویم. جاده ای کم و بیش پرپیچ و خم و سرسبز با باغ های چای و درختان جنگلی که اطرافش را در بر گرفته اند ما را به بالای کوه (بام سبز) می برند. حالا از آن بالا می توانیم کل شهر را ببینیم. شب هنگام وقتی چراغ ها روشن می شوند شهر مانند جواهری در پای کوه می درخشد، کم کم هیاهوی شهر می خوابد تا روزی دیگر، تا فردا.
آشنایی با تالاب بین المللی کمجان
تالاب بین المللی کمجان باحدود ۴هزار هکتارمساحت درفاصله ۱۲۰کیلومتری شمال شرق شیراز در روستای کمجان از توابع بخش کربال شهرستان خرامه واقع شده است. کمجان از تالاب های مهم کشور است که در اولین کنوانسیون بینالمللی تالاب ها در رامسر ثبت شد. این تالاب در مسیر کوچ پرندگان مهاجر قرار داشت و یک درصد از پرندگان خاورمیانه را در خود جای میداد. مطابق آخرین گونه شناسی صورت گرفته بیش از ۱۰۰ گونه پرنده آبزی، کنارآبزی، مهاجر، بومی و نیمه مهاجر در حوزه این تالاب توسط سرمحیط بانی خرامه شناسایی شدند. در این تالاب گونههای متنوعی از گیاهان تالابی و مردابی از جمله نی، لوئی، شوره، درمنه و غیره وجود دارد، که در بعضی نقاطع ارتفاع آنها به شش الی هشت متر در وسعتی به مساحت پنج هزار و ۲۵۰ هکتار را شامل میشود. این تالاب در دهه ۶۰ به دلیل ایجاد کانال هایی توسط شرکت آب و جهاد کشاورزی مدتی در لیست تالاب های در خطر نابودی قرار گرفت و به کلی نابود شد. اما چند سال قبل به همت اهالی روستای کمجان با سد کردن چندین قسمت از کانال های احداثی به طور چشم گیری احیا شد.
در محضر منجم باشی
دوست دارید هنر معماری گیلان را در دوره قاجار ببینید؟ پس یک سفر به لنگرود بروید و سری به خانه منجم باشی بزنید! خانه قدیمی و زیبایی که در فشکالی محله لنگرود قرار گرفته و بنا بر اعتقاد کارشناسان گردشگری گیلان، یک نمونه کامل از هنر معمارى این استان در دوره قاجاریه به شمار می رود. این عمارت که عمر آن به اوایل دوره قاجار و حکومت آقامحمدخان می رسد، شامل بیرونی، اندرونی، خلوت خانه، مسجد، حمام و… بوده است. به اعتقاد کارشناسان گردشگری گیلان، خانه منجم باشی یک نمونه کامل از هنر معمارى این استان در دوره قاجاریه به شمار می رود . بنای اصلی عمارت منجم باشی، پلانی مربع مستطیل و دو اشکوب است. گچ بری های داخلی و بیرونی، کاشی کاری های ازاره بیرونی، کف سرسرا و حوض همراه ایوان چوبی و اروسی های زیبا از تزیینات این بنا هستند. ورودی اصلی ساختمان بیرونی آن که به مهتابی مشهور شده، سر در ورودی هلالی شکلی دارد که با گچ بری ساده ای در اولین نگاه مقابل چشمانتان ظاهر می شود. طبقه بالایی هم از یک سالن پذیرایی و سه اتاق تشکیل شده و جلوی اتاق ها ایوانی به عرض یک متر و طول ۱۰ متر وجود دارد که چهار ستون چوبی سقف آن را سر پا داشته اند. بام بنا هم به شیوه سنتی گیلان واشن ریزی شده و چوب یا سفال پوش است و در لبه ها به شیوه سر بندی سه پوش و چکش برگردان ساخته شده است.
هر چند که خانه منجم باشی این روزها کمی ترمیم شده و البته تغیراتی هم در فضای آن به وجود آمده است. این بنا که در طول زمان آسیب های جزئی دیده بود، در دوره پهلوی دوم تا حدودی مرمت شد. این در حالی است که در سال های اخیر مجموعه خانه منجم باشی تا حدودی از هم مجزا شده و بخش های آن از هم تفکیک پیدا کرده اند. خانواده منجم باشی همزمان با روی کار آمدن آقامحمد خان قاجار در گیلان صاحب نام و عنوان شدند و اولین عضو این خاندان که لقب منجم باشی گرفت، میرزا صادق خان بود که در سال ۱۲۱۲ هجری قمری جسد بنیانگذار سلسله قاجاریه را برای تدفین به کربلا حمل کرد. این در حالی است که یکی از نوادگان او به نام میرزا موسی منجم باشی هم به فرمانروایی گیلان رسید و در سال ۱۲۲۰ هجری قمری قوای روس را در روستای پیله داربن رشت شکست سختی داد. از آن پس افراد این خاندان تا مدتهای زیاد در گیلان حکومت و وزارت داشته اند. برای دیدن این خانه باید به لنگرود بروید و از آنجا سراغ محله فشکالی را بگیرید. بعد از آن می توانید خانه منجم باشی را در شرق بازار شهر، روبه روی اداره برق لنگرود ببینید.
زیباترین آبشار گیلان
آبشار ویسادار از زیباترین آبشارهای ایران و سومین آبشار مرتفع استان گیلان است. این آبشار به معنی “سایه درخت بید” است که در ۱۶ کیلومتری شهر پره سر در شهرستان رضوانشهر واقع شده و همچون نگینی در دل جنگلهای زیبای این منطقه می درخشد. ابهت این پدیده طبیعی برای هر بیننده جالب و جذاب است به ویژه وقتی از پایین به این آبشارنگریسته می شود با ابهت و زیبایی صد برابر آبشار ویسادار مواجه می شوی، صدای ریزش آب از ارتفاع حدود ۲۰ متری و نیم دایره ای که آب در دل سنگ و صخره برای رسیدن به دریا ایجاد می کند، دیدنی است. صدای پرندگان و شرشر آب و نور خورشید که از لابه لای شاخ و برگ درختان به زمین می تابد منظره ای فوق العاده به وجود آورده که کم نظیر است. البته زیبایی های این پدیده طبیعی آنقدر زیاد است که نمی توان وصفش کرد و به قولی آبشار ویسادار را باید دید، نه اینکه راجع به آن نوشت. پره سر در حد فاصل میان شهرهای رضوانشهر و هشتپرتالش واقع شده است که با رضوانشهر حدود ۱۷ کیلومتر و با هشتپر تالش حدود ۳۰ کیلومتر فاصله دارد و در ۱۰۰ کیلومتری رشت و آستارا قرار دارد. نام این شهر از دو قسمت “پره” یعنی محل ماهیگیری و “سر” یعنی پسوند مکان تشکیل شده است، نام قدیمی این منطقه “تالش دولاب” یکی از قسمتهای خمسه تالش بوده است که با تجمع مردم و کوچ اقوام دیگر به کلی تغییر پیدا کرده و به “پره سر” تبدیل شده است. این شهر که در بخش پره سر شهرستان رضوانشهر استان گیلان قرار دارد دارای آب و هوای معتدل خزری است و بهترین زمان برای سفر به این منطقه ماه های فروردین، اردیبهشت، خرداد، شهریور و مهر است که رطوبت هوا به نسبت کاهش می یابد. این بخش دارای فرهنگ باستانی است و ساکنان این منطقه به صورت بومی تالشان هستند که با گذشت زمان گیلکان از شرق به این مکان مهاجرت کرده اند و ترکها نیز از غرب یعنی آذربایجان آمده اند. کردهای این شهر که دارای جمعیت اندکی هستند نیز در زمان رضاشاه به این منطقه کوچانده شده اند، در نتیجه این شهر دارای فرهنگهای مختلفی است در واقع دارای یک فرهنگ مشترک از همه اقوام ساکن شمال غرب فلات ایران است. نام این شهر از دو قسمت “پره” یعنی محل ماهیگیری و “سر” یعنی پسوند مکان تشکیل شده است، نام قدیمی این منطقه “تالش دولاب” یکی از قسمتهای خمسه تالش بوده است که با تجمع مردم و کوچ اقوام دیگر به کلی تغییر پیدا کرده و به “پره سر” تبدیل شده است.
بهترین زمان سفر : زمان پیشنهادی برای سفر به آبشار ویسادار، ماه های فروردین، اردیبهشت، خرداد، شهریور و مهر است. با این حال اگر این روزها هم سری به این آبشار بزنید، زیبایی های آن شما را مسحور خواهد کرد.
چطور برسیم؟ اگر از شهر رشت به سمت تالش و آستارا حرکت کنید بعد از انزلی به رضوانشهر خواهید رسید، البته از فومن هم می توانید به رضوانشهر بروید. بعد از رضوانشهر به شهری به نام پره سر خواهید رسید. راه فرعی آبشار از داخل شهر به سمت جنوب پره سره (به سمت کوه ها و جنگل ها) که می توانید با پرس و جو مسیر آبشار را پیدا کنید.
در خرداد ماه به گیلوان سفر کنید
روستای گیلوان در مرز استانهای اردبیل و گیلان، بین شهرهای خلخال و رشت قرار دارد. روستایی از توابع بخش شاهرود شهرستان خلخال که در ۶۵ کیلومتری جنوب شرقی این شهرستان و ۴۵ کیلومتری رشت واقع شده و در این روزهای خردادماهی، طبیعت زیبا و آب و هوای لطیفی دارد. روستای گیلوان از شرق به استان گیلان از جنوب به روستای علی آباد و ماد جولان، از باختر به روستای شال و از شمال به جنگلهای تالش متصل میشود. ارتفاع این روستای کوهپایهای از سطح دریا ۱۰۸۰ متر است و آب و هوای آن در زمستانها سرد و در تابستانها معتدل است. گورستان باستانی روستا کشف شده در منطقه خانقاه گیلوان، نشانگر بومی بودن قوم گیلوان در این روستاست. مردم روستای گیلوان به گویشهای تاتی و تالشی حرف میزنند . مزار مقدس امامزاده عین علی (ع) در دل باغات سیب و گردو و گیلاس و در بالای تپهای در خانقاه گیلوان قرار گرفته و برای رسیدن به این امامزاده باید از باغهایی که کوههای سرافراشته آن را در بر گرفته، گذشت.
اقتصاد روستای گیلوان بر پایه فعالیتهای زراعی، باغداری، دامداری و صنایع دستی استوار است. زراعت عمده روستا، کشت دیم است و گندم مهمترین محصول دیمی آن است. توتون، ذرت، سیبزمینی، یونجه و لوبیا از دیگر محصولات زراعی روستاست. زردآلو، سیب، به و گلابی از محصولات باغی آن است. محصولات مهم دامی آن عبارتند از: گوشت تازه و انواع لبنیات، پرورش طیور خانگی. مردم روستا به ویژه زنان، با بافت و تولید صنایع دستی مانند گلیم، جاجیم، شال و جوراب در بهبود وضعیت اقتصادی خانوار نقش مهمی ایفا میکنند. معماری روستای گیلوان به دلیل استقرار در ناحیه کوهستانی، از دیگر روستاهای استان اردبیل متفاوت است. سقف خانهها گلی است و درهای ورودی و پنجرهها، برای جلوگیری از سرما کوچک انتخاب شدهاند. در ساخت خانههای قدیمی از مصالح بومی سنگ، ملات کاهگل و چوب استفاده شده است. چشمانداز رودخانه پر آب گیلوان، ارتفاعات پیرامون روستا، جنگلهای انبوه و سرسبز و هوای مهآلود، تصویری رویایی پیشا روی گردشگران روستای گیلوان ترسیم میکند. مراتع سرسبز و مزارع طلایی گندم، گرداگرد روستای گیلوان را در برگرفتهاند. باغهای انبوه و پربار میوه از دیگر جاذبههای طبیعی این روستاست. مراتع زیبای روستا همانند گردنبند زیبایی روستا را در میان گرفتهاند و درختان میوه و مزارع گندم جاذبههای آن را دو چندان کردهاند.