دشت مغان اردبیل
دَشت مُغان نام جلگهای است در شمالیترین قسمت استان اردبیل در شمال باختری ایران. مغان جلگهای است در غرب دریای خزر که قسمت عمده آن در جمهوری آدربایجان و بخشی نیز در شمالیترین قسمت استان اردبیل در شمال غربی ایران قرار گرفتهاست. منطقه مغان از شمال به رود ارس، از جنوب به رشته کوه صلوات و ادامه کوههای تالش، از غرب به دره رود و از شرق به دریای خزر محدود است. پس از معاهده ترکمنچای قسمت عمده مغان به روسیه تزاری واگذار شد.دشت مغان سرزمینی هموار و مسطح است که از آبرفتهای رودخانه ارس و شعبات آن بوجود آمدهاست، بغیر ازمرز مشترک مغان با مشکین شهر و جمهوری آذربایجان در منطقه جنوبی و جنوب شرقی گرمی که شکل کوهستانی دارد در بقیه نقاط آن عارضه مهمی به چشم نمیخورد. این منطقه در حوزه آبریز دریای خزر واقع شدهاست. دشت مغان دنباله جلگههای ساحلی غرب خزرمی باشد که ارتفاع متوسط آن در کرانههای رود ارس و بالهارود بین ۵۰ تا ۱۰۰ متر است و بتدریج به طرف جنوب با شیب کم به ارتفاع آن اضافه میشود. مغان از سه شهر تشکیل یافته است . پارس آباد مغان ، بیله سوار مغان ، گرمی (مغان ) .البته بخش های مختلفی هم اکنون اضافه شده است . جعفرآباد، اصلاندوز از آنجمله است . برای یافتن اطلاعات بیشتر سایت اینترنتی مغان ارس مطالب مفیدی در خصوص مغان دارد. مغان ارس اگرچه در پارس آباد مغان نوشته میشود اما سعی دارد به مطالب کلی مغان از جنبههای مختلف بپردازد. اخیرا در سایت مغان ارس تصاویر ورزشی از زمانهای قدیم قرار داده شده است . این موضوع نشان میدهد مغان فرهنگ لازم برای ورزش را همیشه در خود داشته است .مقالات مفیدی در رابطه با مغان در بخش دشت مغان این سایت وجود دارد.
مغان در کتب تاریخی : پروفسور ریچارد تاپر از اساتید بازنشسته دانشگاه لندن اخیرا در نامههایی که برای سایت مغان ارس نوشته است بهمراه انها تصاویری که خودش از زندگی عشایری در دشت مغان در آنزمان تهیه کرده است را نیز فرستاده است و گفته است که عکسها و فیلمهایی از دشت مغان در ۴۶ سال قبل تهیه کرده است که انها را در وبسایت خودش که قرار است راه اندازی شود قرار خواهد داد. از نامههای پروفسور ریچارد تاپر در اینجا قرار می دهیم که به مدیر مغان ارس فرستاده است و در این نامه ایشان به گوشههایی از تاریخ مغان که خود در ثبت ان تاثیر داشته است اشاره کرده است. نام کتاب ایشان که ترجمه شده است عشایر دشت مغان میباشد. نقل از سایت مغان ارس : ” مجردی عزیز ! بخاطر ارسال سریع پاسخ نامه از شما متشکرم. از دریافت آن خوشحال گردیدم. باید عذرخواهی کنم بخاطر اینکه به زبان انگلیسی می نویسم. اما بروشنی پیداست که سواد انگلیسی شما بسیار بهتر از زبان فارسی و ترکی من میباشد و بعلاوه کامپیوتر من مکینتاش است و خط های غیر لاتین را خیلی خوب ساپورت نمیکند. من بسیار خوشحالم که کتابم به خوبی به دشت مغان رسیده است. همانطوریکه مستحضرید ترجمه ممکن است به این خاطر انجام گرفته است که کتاب نوشته شده من به زبان انگلیسی یکی از جوایز ” بهترین تحقیق فرهنگی سال” را چند سال قبل در زمان ریاست جمهوری آقای خاتمی به خود اختصاص داد. من خیلی ناراحت شدم از اینکه نتوانستم بعلت بیماری مادرم شخصا برای دریافت جایزه حضور بهم رسانم.چند مطلب دارم که ممکن است برایتان جالب باشد و به عرض عالی میرسانم. اول اینکه من سایت آقای باقرزاده را هم بازدید کردم که یک سایت پرباری است. برایم خیلی جالب میشد اگر ترجمه داستان نوراله بیگ قوجه بیگلو آقای اسدی را می دیدم.( من هنوز نوار ضبط شده اوریجینال را دارم. )
همچنین برایم جالب بود که تصاویر خودم و همسر سابقم خانم نانسی را در ۴۵ سال قبل دیدم. تصویر ما را در کنار حاتمی ( پسر حاتم بیگ ) نشان میداد که یادآور آن زمان برایم بود. در ایمیل حاضر دو عکس که تعلق به من دارند و مربوط به آن زمان (تابستان ۱۹۶۵) میباشد را الصاق کرده ام. در آن عکس نانسی را نشان میدهد و آقای حاتمی و برادر جوانترش منوچهر را نیز در بردارد.همچنین تصویری از اولین دیدارم از شاهسونها را الصاق کرده ام که در تابستان ۱۹۶۳ گرفته شده است و برادر بزرگتر ایشان آقای علیخان را در بیرون از آلاچیق نشان میدهد ، برادر بزرگتر ایشان بالاخان ( بطرز غم انگیزی در تصادف رانندگی یکسال بعد درگذشت و پرچم سیاه در آلاچیق در تصویر اول به نشانه سوگواری برای مرگ وی میباشد. ) آخرین بار علیخان را در مشگین شهر و منوچهر را در تهران در سال ۱۹۹۳ دیدم. (توضیح : همچنین یک تصویر رنگی در سایت مغان شهر وجود دارد که بنام نانسی تاپر ، همسر ریچارد تاپر درج شده است که لباس محلی پوشیده است و در کنار علیخان رییس گیکلو ایستاده است. این در واقع تصویر نانسی نیست. اما تصویر مربوط به موگول اندروز (Műgűl Andrews) همسر پیتر اندروز (Peter Andrews) میباشد که با همدیگر علیخان را چند سال بعد از ما ملاقات کردند. من اندروز را خیلی خوب می شناسم . آنها در آلمان زندگی میکنند و پیتر متخصص پیشرو در دنیا در خصوص چادرهای پوشیده از نمد از قبیل آلاچیق شاهسونها میباشد. باید اضافه نمایم که نانسی و من متاسفانه دیگر با هم زندگی نمی کنیم. ما دو پسر داریم ، هر دوی آنها اکنون سی ساله هستند. روارد (Ruard) موسیقی شناس میباشد.( او هم اکنون در شانگهای چین در حال تحقیق میباشد. ) ادوارد (Edward) پسر دیگرم پزشک است و در لندن زندگی میکند. در این میان ، من دوباره ازدواج کرده ام و همسرم خانم دکتر زیبا میرحسینی انسان شناس و ایرانی است.زیبا و من بطور مختصر پارس آباد را دیدار کردیم در سالهای ۱۹۹۳ و ۱۹۹۵ و همین آخرین دیدارم از ایران بود. ( زیبا هر از چندی به دلیل اینکه خانواده اش در تهران است به ایران میآید. ) امیدوارم بزودی دوباره به ایران بیاییم.
من شمار زیادی تصاویر از دیدارم با شاهسونها دارم. همه آنها را اسکن کرده ام بصورت دیجیتالی موجود هست. کیفیت متاسفانه خیلی خوب نیست. همین امر در رابطه با برخی فیلم ها که من گرفته ام نیز صدق میکند. اکنون که من بازنشسته هستم امیدوارم بزودی وبسایت خودم را کامل کنم و تعدادی از تصاویر و فبلم ها را در آنجا قرار خواهم داد. همچنین لینک سایتهای مغان شهر و مغان ارس را نیز قرار خواهم داد. از موضوعات مربوط به شاهسونها و موضوعات دیگر نیز در این سایت قرار خواهد گرفت. در این ایمیل تصویر خودم را هم که اخیرا تهیه شده و صفحهای از مجله( ” alumni magazine “) دانشگاه را که خودم در آنجا تدریس میکردم برایتان ارسال میدارم.(مرکز مطالعات شرقی و آفریقایی لندن). به اطلاع میرسانم که اخیرا کتاب دیگری منتشر کرده ام به همراه دوستم جان تامپسون (Jon Thompson) در خصوص عشایر ایران The Nomadic People of Iran)) کتاب شامل مقالاتی در خصوص گروههای عشایری عمده میشود ، اما توجه اصلی این کتاب به مجموعه شگفت انگیز تصاویر گرفته شده بوسیله نصراله کسرائیان معطوف میباشد. کتاب دیگری که من ویرایش کرده ام در خصوص سینمای جدید ایرانی به زبان ترکیهای در استانبول ترجمه شده است اما هنوز تا آنجا که من می دانم به زبان فارسی ترجمه نشده است. با بهترین آرزوهای بیشتر – ریچارد تاپر انگلستان – لندن
جالب بود بخصوص نامه پروفسور ریچارد
دستت بی بلا …
* ممنون سلامت باشی…خداروشکر که خوشت اومده و ممنون بخاطره اینکه همیشه همراهی *